چنین زرد و نوان مانند نالی
نکردهستم غم دلبر غزالی
نه آنم من که خنبانید یارد
مرا هجران بدری چون هلالی
نه مالیده است زیر پا چو خوسته
مرا چون جاهلان را آز مالی
غم خوبان و آز مال دنیا
کجا باشد همال بیهمالی؟
همه شب گرد چشم من نگردد
ز خیل خواب و آرامش خیالی
همی تابد ز چرخ سبز عیوق
چو ز آتش بر صحیفهٔ آب خالی
ثریا همچو بگسسته جمیلی
هلال ایدون چو خمیده خلالی
شب تیره ستاره گرد او در
چو حورانند گرد زشت زالی
مرا تا صبح بشکافد دل شب
نیابد دل ز رنج آرام و هالی
درخشد روی صبح از مغرب شب
منور همچو صدقی ز افتعالی
نیابد آنگهی عقل مدبر
از اینجا در طریق دین مثالی
ز نور صبح مر شب را ببیند
گریزنده چو ز ایمانی ضلالی
ضلالت عزت ایمان نیابد
چو زری کی بود هرگز سفالی؟
اگرچه شب بپوشد روی صورت
نگردد صورت از حالی به حالی
جمال و زیب زیبا کم نگردد
اگر چندش بپوشی در جوالی
نباشد خوار هرگز مرد دانا
بدان کهش خوار دارد بدخصالی
گر اجلالش کندشاید، وگرنه
نجوید برتر از حکمت جلالی
نباشد چون امیر و شاه و خان را
حکیمان را به مال اندر جمالی
جواب سایل شاهان بگوید
تگینی یا طغانی یا ینالی
ولیکن عاجز و خامش بماند
چو از چون و چرا باشد سؤالی
ایا گردنت بسته بر در شاه
ضیاعی یا عقاری یا عقالی
کمالت کو؟ کمال اندر کمال است
سوی دانا به از مالی کمالی
نه آن داناست کز محراب و منبر
همی گوید گزافه قال قالی
اگر نادان بگیرد جای دانا
به هرحالی نباشد جز محالی
نه بیش از شیر باشد گرچه باشد
درنده پیش شیر اندر شگالی
بدادم ناصبی را پاسخ حق
نخواهم کرد زین بیش احتمالی
چو دشمن دشمنی را کرد پیدا
نشاید نیز کردن پای مالی
به من ناکرده قصد خواسته و خور
نماند اندر خراسان بد فعالی
جز آن جرمی ندانم خویشتن را
که بیحجت نمیگویم مقالی
ز یزدان جز که از راه محمد
ندارم چشم فصلی و اتصالی
نه زو برتر کسی دانم به عالم
نه بهتر ز ال او بشناسم آلی
به جان اندر بکشتم حب ایشان
کسی کشته است ازین بهتر نهالی؟
حرامی ره نیابد زی من ایرا
همی ترسم مدام از هر حلالی
نگردد چون منی خود گرد بیشی
نه گرد حیلت از بهر منالی
جهان را دیدم و خلق آزمودم
به هر میدان درون جستم مجالی
نه مالی دیدم افزون از قناعت
نه از پرهیز برتر احتیالی
ازان پس کهم فصاحت بنده گشته است
چگونه بنده باشم پیش لالی؟
چرا خواهد مرا نادان متابع؟
نیابد روبه از شیران عیالی
چگونه تکیه یارد کرد هرگز
ممیز مرد بر پوسیده نالی؟
نگیرم پیش رو مر جاهلی را
که نشناسد نگاری از نکالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالاتی از عشق، غم و جستجوی معانی عمیق زندگی است. شاعر از احساسات خود نسبت به معشوق سخن میگوید و به تضاد میان زیبایی و زشتی، آگاهی و نادانی، و ثروت و قناعت اشاره میکند. او میگوید که غم عشق او را درگیر کرده و خواب و آرامش را از او گرفته است. او همچنین به بحثهای فلسفی و معنوی پرداخته و تاکید دارد که دانایی واقعی در پی علم و حکمت است، نه ثروت و ظاهر. شاعر به نقد دنیاست و از این که چگونه برخی افراد ارزشهای واقعی را نادیده میگیرند، ابراز ناراحتی میکند. او به دنبال حقیقت و ایمان است و اعتقاد دارد که زیبایی و کمال در علم و آگاهی نهفته است. در نهایت، شاعری که خود را از زشتیها و جهالتها جدا میکند، به ارزشهای انسانی و ارتباط با خداوند تأکید میکند.
هوش مصنوعی: دلم اینگونه زرد و کمطاقت شده که هرگز به این اندازه برای معشوقم ناله نکردهام.
هوش مصنوعی: من آن کسی نیستم که مانند یک خواب جدایی را تحمل کنم، زیرا نمیتوانم دوری را مانند هلالی که به آرامی ظاهر میشود، بپذیرم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر بیان میکند که هیچگاه خود را مانند جاهلان به پای ثروت نیفکند و از زیر پا رفتن یا بیارزش شدن بر اثر ثروت و دنیای مادی، پرهیز کرده است. او به جای این رفتار، به معنویت و ارزشهای واقعی زندگی بیشتر اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: اندوه نیکوکاران و کمبود نعمتهای دنیوی در کجا قرار دارد، در مقایسه با درد و رنج کسانی که بیهمتا هستند؟
هوش مصنوعی: هر شب، خواب و آرامش خیال از دور و بر چشم من دور میشود و به سراغم نمیآید.
هوش مصنوعی: آفتاب به رنگ سبز از آسمان میتابد و همچون شعلهای از آتش بر روی صفحهای از آب خالی میدرخشد.
هوش مصنوعی: ستاره ثریا به زیبایی و شکوه خود میدرخشد، همچون هلالی که خمیده و زیبا به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: در شب تاریک، ستارهها دور او میچرخند، مانند حورانی که دور کسی با چهره زشت و زالی میگردند.
هوش مصنوعی: دل شب تا صبح مرا میشکند، اما دل نمیتواند از رنج و ناراحتی آرامش یابد و به خواب برود.
هوش مصنوعی: صورت صبح به طرز زیبایی از سمت غرب روشن میشود، مانند صداقتی که به خاطر تلاش و کوشش به دست آمده است.
هوش مصنوعی: زمانی که عقل خلاق و اندیشمند نتواند از اینجا در مسیر دین، نمونهای پیدا کند، دچار سردرگمی خواهد شد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مانند نور صبح که شب را از بین میبرد، انسانهای با ایمان و رستگار میتوانند از تاریکی و گمراهی فرار کنند. به عبارتی، روشنایی ایمان میتواند افراد را از انحراف و گمراهی نجات دهد.
هوش مصنوعی: اگر گمراهی به عزت و اعتبار برسد، مانند این است که طلا بتواند از سفال به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: اگرچه شب بر چهرهای سایه بیفکند، اما چهره هیچگاه دستخوش تغییرات نمیشود.
هوش مصنوعی: زیبایی و جمال هرگز کمتر نمیشود حتی اگر آنها را در چیزی پنهان کنی.
هوش مصنوعی: مرد دانا هرگز خوار و ذلیل نخواهد شد، چون او در دل خود از ویژگیهای ناپسند و بدیها دوری میکند.
هوش مصنوعی: اگر او را عظمتی دهد، شاید دیده شود، وگرنه کسی به دنبال مقام بالاتر از حکمت بزرگ نخواهد رفت.
هوش مصنوعی: حکیمان و دانشمندان ارزشمندتر از امیران و پادشاهان هستند، حتی اگر آنها از ثروت و زیبایی برخوردار باشند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که پاسخ به سوالات و خواستههای شاهان بر عهدهی افرادی است که دارای مقام و منصب هستند، و این پاسخها میتواند به شکلهایی مانند قدرت، شورش یا اعتراض بیان شود.
هوش مصنوعی: اما او به ناتوانی و سکوت ادامه داد، زیرا اگر سوالی درباره دلیل و چرایی باشد، نمیتواند چیزی بگوید.
هوش مصنوعی: آیا گردنت در پیشگاه پادشاهی بسته شده است، همچون زینتی از طلا یا از پارچه یا به شکل دستبند؟
هوش مصنوعی: کمال تو کجاست؟ کمال اصل در خود کمال است. نزد حکیم و دانا، ارزش کمال به مال و ثروت نیست.
هوش مصنوعی: کسی که تنها از روی ظاهر و جایگاه خود، بدون درک واقعی و عمیق، سخن میگوید، در واقع به حقیقت نرسیده است. او تنها به تکرار کلمات و جملات میپردازد بدون اینکه معانی عمیق آنها را بفهمد.
هوش مصنوعی: اگر فردی نادان بخواهد بهجای فرد دانا تصمیم بگیرد، در هر شرایطی نتیجهاش به غیرممکن بودن خواهد انجامید.
هوش مصنوعی: هرچند که شیر یک حیوان درنده است، اما این به معنای آن نیست که باید از او بیشتر از حد خود ترسید یا او را بزرگتر از آنچه هست تصور کرد.
هوش مصنوعی: من به ناصبی پاسخی نخواهم داد و دیگر احتمال هیچ چیزی هم وجود ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی یک دشمن خود را نشان داد، نباید به او بیاحترامی کرد یا او را مورد تحقیر قرار داد.
هوش مصنوعی: به من که هیچ کار بدی نکردم، در خراسان تهمت و بدخواهی باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: من هیچ گناهی جز این نمیشناسم که بدون دلیل و برهان، سخنی نمیرانم.
هوش مصنوعی: از خداوند جز از طریق محمد هیچ امیدی و ارتباطی ندارم.
هوش مصنوعی: من در دنیا کسی را بالاتر از او نمیشناسم و هیچکس را بهتر از او نمیدانم.
هوش مصنوعی: عشق به آنها در جانم چنان رسوخ کرده که گویی کسی را به امانت کشتهام و این از هر چیزی بهتر است.
هوش مصنوعی: نمیخواهم کسی به من نزدیک شود، زیرا همیشه از هر چیزی که حلال به نظر میرسد، میترسم.
هوش مصنوعی: به کسی نگو که مانند من نمیچرخد و نمیگردد، بلکه به دنبال فریبکاری نباش که به خاطر من دلت را به درد نیاوری.
هوش مصنوعی: در این دنیا تجربههای زیادی را دیدم و با انسانها در موقعیتهای مختلف آزمایش کردم و در درون خودم به دنبال فرصتی هستم برای کشف و یادگیری بیشتر.
هوش مصنوعی: نه مال و ثروتی پیدا کردم که مرا بیشتر از رضایت نفس سیراب کند و نه احتیاطی دیدم که از پرهیز کردن بهتر باشد.
هوش مصنوعی: بعد از اینکه من به فصاحت و بلاغت رسیدهام، چگونه میتوانم در برابر کسی که لال است، بنده و زیر دست او باشم؟
هوش مصنوعی: چرا من باید از نادانی پیروی کنم؟ چرا باید روباهی را در کنار شیران بزرگ ببینم؟
هوش مصنوعی: چگونه میتوان به موجودیت و محبوبیت چیزهای ناب و باارزش تکیه کرد در حالی که عناصری از نابودی و فساد در آن وجود دارد؟
هوش مصنوعی: من کسی را که زیبایی را نمیشناسد، در برابر خودم نمیپذیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگر تا از بلای او ننالی
که گر نالی ز ناله بر محالی
الا تا بر زمین و بر حوالی
ز دیبا گسترد نیسان نهالی
مبادا گیتی از دو شاه خالی
ز شه بونصر و خسرو بوالمعالی
ز هر دو خصم پست و دوست عالی
[...]
مرا وقتی خوشست امروز و حالی
قدحها پر کنید و حجره خالی
که داند تا چه خواهد بود فردا
بزن رود و بیاور باده حالی
رهی دلسوزتر از روز هجران
[...]
بنانک مستعد بالنوال
و شأنک غالب فی کل حال
تو آن شاهی که اقلیم خرد را
خجسته طالع و فرخنده فالی
و امرک لو خصصت به الثریا
[...]
نباشی یک زمان از عشق خالی
که دایم در بلای زلف و خالی
کرا در سر خرد باشد، ندارد
سر از سودای زلف و خال خالی
همی تا عارض چون بدر بینی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.