همسر گل مینشود هر گیاه
جای عبادت ننشیند گناه
عقل من ای چشم تو بادا سپید
چشم من ای روی تو بادا سیاه
روی بتابید ز روی بتان
شرم بدارید ز روی اله
دل به زنخدان بتان میل کرد
یوسف گم گشته فرو شد به چاه
ما به غم هجر و تمنای وصل
مدعیان در طلب مال و جاه
کشته شدن زار به شمشیر دوست
به که به بیگانه گرفتن پناه
ناصر از آشوب بلا سر مپیچ
گر برود سر، تو قدم نه به راه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در هوس این دو سه ویرانه ده
کار فلک بود گره در گره
چون دل شب حاملهٔ مهر گشت
بر شب حامل مه کامل گذشت
حامل یک ماهه نه بل یکشبه
تاجوری زاد در آن کوکبه
منتی، بر جان من خسته نه
لقمه ای زآن خوان وصالم بده
ای ز همه صورت خوب تو به
صورک الله علی صورته
روی تو آیینه حق بینی است
در نظر مردم خودبین منه
بلکه حق آیینه و تو صورتی
[...]
خاک به هر پای بود بوسه ده
خاک به فرقت که ز تو خاک به
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.