همسر گل مینشود هر گیاه
جای عبادت ننشیند گناه
عقل من ای چشم تو بادا سپید
چشم من ای روی تو بادا سیاه
روی بتابید ز روی بتان
شرم بدارید ز روی اله
دل به زنخدان بتان میل کرد
یوسف گم گشته فرو شد به چاه
ما به غم هجر و تمنای وصل
مدعیان در طلب مال و جاه
کشته شدن زار به شمشیر دوست
به که به بیگانه گرفتن پناه
ناصر از آشوب بلا سر مپیچ
گر برود سر، تو قدم نه به راه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد و به بیان این نکته میپردازد که نه هر گیاهی میتواند گل باشد و نه هر جایی میتواند مکان عبادت باشد. شاعر به عقل و دلش اشاره میکند و به رابطه عاشقانهای که در آن عشق و زیبایی وجود دارد، اشاره دارد. همچنین، او از جدایی و آرزوی وصال میگوید و به این نکته اشاره میکند که در سختیها و مشکلات زندگی، باید به عشق وفادار ماند و به بیگانگان پناه نبرد. در نهایت، شاعر از ناصر میخواهد که به طرز صحیحی در برابر بلاها و آشوبها ایستادگی کند.
هوش مصنوعی: همه گیاهان نمیتوانند همسر گل شوند و جایی که عبادت واقعی انجام نشود، گناه است.
هوش مصنوعی: عقل من به چشمان تو وابسته است، ای چشمان روشن من. و رنگ چهرهات، ای محبوب، برای من مانند شب سیاه است.
هوش مصنوعی: ای نور، از چهرهی دلبران درخشان شوید و از چهرهی الههها شرم کنید.
هوش مصنوعی: دل به زیبایی و جذابیت معشوقان کشیده شد و یوسف، گم شدهای که در جستجوی عشق و زیبایی بود، به چاه افتاد.
هوش مصنوعی: ما به خاطر غم جدایی و آرزوی وصل، مانند مدعیانی هستیم که برای دسترسی به مال و مقام تلاش میکنند.
هوش مصنوعی: بهتر است انسان در کنار دوستان خود با دلی آرام و حتی در سختیها زندگی کند، تا اینکه به خاطر ترس از دشمان به سمت بیگانهها پناه ببرد.
هوش مصنوعی: اگر ناصر در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی آرامش خود را از دست ندهد و بر سکوت و صبر پایبند باشد، نباید تو نیز در چنین وضعیتی قدم در مسیر ناشناخته و خطرناک بگذاری و خود را به زحمت بیندازی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در هوس این دو سه ویرانه ده
کار فلک بود گره در گره
چون دل شب حاملهٔ مهر گشت
بر شب حامل مه کامل گذشت
حامل یک ماهه نه بل یکشبه
تاجوری زاد در آن کوکبه
منتی، بر جان من خسته نه
لقمه ای زآن خوان وصالم بده
ای ز همه صورت خوب تو به
صورک الله علی صورته
روی تو آیینه حق بینی است
در نظر مردم خودبین منه
بلکه حق آیینه و تو صورتی
[...]
خاک به هر پای بود بوسه ده
خاک به فرقت که ز تو خاک به
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.