ای صبا از من به جانان شو رسول
افت و خیزان بر در او کن نزول
حلقه بر در زن، نیاز ما رسان
باشد آنجا یابی امکان دخول
گر در آئی خدمت من عرضه دار
از کرم باشد که فرماید قبول
میبگو از ما که این خاک رهت
از کجا ره یافت در ما این فضول
تا سفر کردم ز کویش اختیار
سخره میگردند عقلم را عقول
من که تا بودم نبودم بی رخش
قانعم کز وی پیام آرد رسول
ناصر از هجران چه نالی چون که نیست
آنچه مقصود از فراق است و وصول
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون تو کردی ثانی اثنینش قبول
ثانی اثنین او بود بعد رسول
گر دلت گیرد و گر گردی ملول
زین سفر چاره نداری، ای فضول
دل بنه، گردن مپیچان چپ و راست
هین روان باش و رها کن مول مول
ورنه اینک میبرندت کشکشان
[...]
بعد حمد احمد و نعت رسول
آفرین بر جان هر صاحب قبول
مرد و زن یعنی نفوس و هم عقول
فرع ایشانند این هر دو اصول
لاف فرزندی ندارم،یا رسول
در رهت خاکم،قبولم کن،قبول
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.