گنجور

 
ناصر بخارایی

عاشقان در دو جهان ذکر شما باد به خیر

یار در صومعه‌ها نیست، علیکم بالدیر

سالکی نیست که راهی به خدا بنماید

من و رندی که کند تا به در میکده سیر

مرد اگر اهل بود از رخ ساقی و رباب

رنگ گل بنگرد و گوش کند نغمهٔ طیر

یار شو تا نظرت هیچ نبیند جز یار

نقش یار است که اغیار همی‌بیند غیر

چه عجب ناصر اگر ساکن میخانه شود

که بشر میل نماید به شر و گاه به خیر