صبا چو طرهٔ سنبل به وقت صبح گشاید
بنفشه چون خط مشکین به روی باغ برآید
گذر به جانب بستان، شنو ترنم بلبل
که از شکفتن غنچه هزار دل بگشاید
صبا به صیقل آئینه سازد آب روان را
در او هزار گلاندام لاله روی نماید
دلم فدای دم روحبخش باد صبا باد
که دم دهد به سحر غنچه را و دل برباید
چنار دست برآرد، دعا بخواند سوسن
صبا بگویدش آمین و کار سرو برآید
گرت ز دست برآید قدح برگیر چو لاله
به پای سرو و صنوبر، که دور عمر نپاید
هزار دستان ناصر بگوی در صفت گل
به سر نیامد دستان که عندلیب سراید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز ما کسی که نهان کرده روی خویش نماید
هر آن که بسته در، از لطف خویش بازگشاید
دلم ز آدم و عالم چنان گرفته دماغ است
که باز غنچه شود گل چو در خیال درآید
یقین ز پنجهٔ خورشید دست او بالاست
[...]
هزار کام ز لعل تو یک دقیقه برآید
مرا که هیچ کلیدی گره ز دل نگشاید
جزای حسن عمل پس مرا همان بر و بالا
که بی تو طوبی و فردوس جز غمم نفزاید
ثواب طاعت خویش از خدای جز تو نخواهم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.