ما را که دل بر آتش از غم کباب باشد
محرم پیاله گردد، همدم شراب باشد
هرگز ز گنج حسنت، داد دلم ندادی
تا کی ز چشم مستت، عالم خراب باشد
چشمت کمان ابرو، آورد تا بناگوش
تیرش خطا نیفتد، عین صواب باشد
گفتم به چشم شوخت، تا کی به خواب مستی
گفتا که کار نرگس، مستی و خواب باشد
چون از صبا برآید، غرق عرق جبینت
بر لاله ژاله بارد، بر گل گلاب باشد
در همتم وصالت، چون مه در اوج گردد
در دیدهام خیالت، چون دُر در آب باشد
از مشک تاب مویت، در نافه پیچ افتد
وز آفتاب رویت، در ماه تاب باشد
کردم سؤال از خط، از لب جواب دادی
طوطی که خورد شکر، شیرین جواب باشد
آسان بود به وحدت، فردا حساب ناصر
واحد عدد ندارد، تا در حساب باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با بار آن گل رو دل بی حجاب باشد
زان روی با سرشکم بوی گلاب باشد
گر شاهی از فقیری است دارد نمود بی بود
پست و بلند دنیا موج سراب باشد
در آینه ز شوق رخسار با صفایش
[...]
نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد
روی زمین سراسر، دشت سراب باشد
مست گذاره باشد، چون گل سوار گردد
دولت همیشه اینجا، پا در رکاب باشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.