گنجور

 
جویای تبریزی

با بار آن گل رو دل بی حجاب باشد

زان روی با سرشکم بوی گلاب باشد

گر شاهی از فقیری است دارد نمود بی بود

پست و بلند دنیا موج سراب باشد

در آینه ز شوق رخسار با صفایش

جوهر چو موج دریا در اضطراب باشد

هر قطرهٔ سرشکم گشته محیط آهی

چشمم شب فراقت چشم حباب باشد

پوشیده کی بماند کلفت زصاف باطن

چینهای موج جویا بر روی آب باشد

 
 
 
ناصر بخارایی

ما را که دل بر آتش از غم کباب باشد

محرم پیاله گردد، همدم شراب باشد

هرگز ز گنج حسنت، داد دلم ندادی

تا کی ز چشم مستت، عالم خراب باشد

چشمت کمان ابرو، آورد تا بناگوش

[...]

حزین لاهیجی

نقش مراد دنیا، نقش بر آب باشد

روی زمین سراسر، دشت سراب باشد

مست گذاره باشد، چون گل سوار گردد

دولت همیشه اینجا، پا در رکاب باشد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه