گنجور

 
ناصر بخارایی

دست من همچو دل و دل چو دهانت تنگ است

اشک من با می و می با لب تو همرنگ است

همه تا باد صبا زلف تو دارند به چنگ

به جز از من که مرا باد صبا در چنگ است

من دعا گویم اگر دوست بگوید دشنام

ما به صلحیم اگر یار به ما در جنگ است

چنگ در من مزن ای واعظ و معذورم دار

که دل من به می و گوش به بانگ چنگ است

هر که نزدیک به عقل است بود دور از عشق

که میان خرد و عشق بسی فرسنگ است

در ره عشق اگر می‌روی اینک سر و سنگ

که درین بادیه هر جای سری بر سنگ است

میل ناصر به سوی راه عراقست و حجاز

مطربا زین تو مقامت به کدام آهنگ است