تو را شمایل موزون و شیوهٔ خوبست
که وضع و هیأت مطبوع و شکل مرغوبست
شعار شعر سیه بر بیاض عارض تو
چو عارضیست کزو آفتاب محجوبست
بیان قصهٔ خضرست و شرح سورهٔ نمل
خطی که بر ورق چهرهٔ تو مکتوبست
تو را به جان و سر ای دوست عذر میخواهم
که سر به پای تو درباختن نه محسوبست
چه یوسفی که ز چنگ عقاب گیسوی تو
دلِ شکستهٔ ما را عقاب یعقوبست
چو مشک خون جگر خورد و همچو عود بسوخت
چو نافه هر که به آهوی عشق تو منسوبست
ز افتراق عدم تا به اتصال وجود
بهانه بود، غرض اتصال محبوبست
کسی که صبر من و اشک همچو توفان دید
بگفت ناصر اگر نوح نیست ایوبست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر اهل معرفتی هر چه بنگری خوبست
که هر چه دوست کند همچو دوست محبوبست
کدام برگ درختست اگر نظر داری
که سر صنع الهی برو نه مکتوبست
رخش که از نظر خلق جمله محجوبست
عیان بدیده معنی ز صورت خوبست
چگونه دیده ظاهر به بیند آن رخسار
که از حیا به هزاران حجاب محجوبست
کرت هواست که بینی جمال آن محجوب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.