ناله کردن بر سر کویش هوس باشد مرا
می نهم لب بر لب نی تا نفس باشد مرا
بر طواف کعبه کویش به پهلو می روم
نقش پا گیراتر از دست عسس باشد مرا
بر دلم رحمی کن ای صیاد از خونم گذر
صحبت گرمی به مرغ این قفس باشد مرا
در تماشای شکرگاهی که خوابم می برد
سایه بانها بر سر از بال مگس باشد مرا
می روم در گلستان و کوس رحلت می زنم
خنده هر غنچه یی بانگ جرس باشد مرا
بر رفوگر چشم کی دوزد قبای پاره ام
گر به سوزن رشته داری دسترس باشد مرا
می روم شبها که سر در آستان او نهم
سایه دیوارکوبی او عسس باشد مرا
خار و خس آیند بهر پای بوسی خانه خیز
آشنا گر شعله آتش نفس باشد مرا
کی رسم بر آرزوهای دل خود سیدا
میوه باغ تمنا نیمرس باشد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من کیم کاندیشهٔ تو هم نفس باشد مرا
یا تمنای وصال چون تو کس باشد مرا
گر بود شایستهٔ غم خوردن تو جان من
این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا
گر نه عشقت سایهٔ من شد چرا هر گه که من
[...]
گر بود غم خوردنت شایسته جان رهی
این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا
بر وصالش یک نفس گر دسترس باشد مرا
حاصل عمر عزیز آن یکنفس باشد مرا
خواهم افکندن ز دست دل سراندر پای دوست
گر زمن بپذیردش این فخر بس باشد مرا
عاشقم بر روی جانان هر که خواهی گو بدان
[...]
من نه آن صیدم که آزادی هوس باشد مرا
از قفس گویم، نفس تا در قفس باشد مرا
از پی راه فنا سامان ندارم، ورنه من
خویش را میسوزم ار یک مشت خس باشد مرا
بر سراپای دلاویزت نمیپیچم چو زلف
[...]
چون ز دنیا نعمت الوان هوس باشد مرا؟
خون دل چندان نمییابم که بس باشد مرا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.