مرغ بی بالم گلستان کی هوس باشد مرا
خنده گل چاک دیوار قفس باشد مرا
التماس سوزن از عیسی مریم کی کنم
گر به نقش کفش پایی دسترس باشد مرا
کی شوم پابست تار و پود خود چون عنکبوت
قوت پرواز اگر همچون مگس باشد مرا
غنچه نشکفته را گلچین به سر برد از چمن
همچو گل جا در میان خار و خس باشد مرا
نیست صیادی که در دامش کنم خود را اسیر
شکرها گویم اگر جا در قفس باشد مرا
ای که می گویی خموشی سد راه قسمت است
می کنم فریاد اگر فریادرس باشد مرا
کاروان بوی پیراهن نمی آید ز مصر
ناله ها در دل گره همچون جرس باشد مرا
از چمن عمریست دور افتاده ام ای باغبان
چاکهای پیرهن چاک نفس باشد مرا
از تماشای چمن سر در گریبان کرده ام
غنچه گل در نظر حفظ نفس باشد مرا
از چمن زینهار پا بیرون منه ای عندلیب
در گلستان غنچه های نیمرس باشد مرا
پنجه امید پای سعی کوته کی کنم
گر به شاخ آرزوها دسترس باشد مرا
روزیی مرغ درون بیضه باشد بی حساب
رزق از اندازه بیرون در قفس باشد مرا
در به روی آرزوها بسته ام چون سیدا
تا به کی چشم طمع بر دست کس باشد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به تمثیلهایی از مرغ و گل و قفس اشاره میکند و وضعیت خود را به عنوان موجودی محصور و ناامید بیان میکند. او به آرزوها و خواستههای دست نیافتنیاش اشاره میکند و حس خفگی و حصر را به تصویر میکشد. به بیان دیگر، او از ناکامیها و فراق از زیباییهای زندگی سخن میگوید و حسرت و انتظار را در وجود خود احساس میکند. در نهایت، شاعر به خودآگاهی و طلب آزادی اشاره دارد و به این نکته میپردازد که چگونه در دسترس نبودن امید و آرزوها، او را دچار ناامیدی و سکوت کرده است.
هوش مصنوعی: پرندهای که بال ندارد، چطور میتواند در باغ گل هوس کند؟ خندهی گل برای من مانند شکاف دیوار قفس است.
هوش مصنوعی: من چرا از عیسی مریم درخواست سوزن کنم، وقتی که میتوانم به راحتی به اثر جای پای کسی دسترسی پیدا کنم؟
هوش مصنوعی: من کی میتوانم به مانند عنکبوت به تار و پود خود وابسته شوم، در حالی که اگر قویتم مانند مگس باشد، نمیتوانم به پرواز درآیم؟
هوش مصنوعی: غنچهای که هنوز شکفته نشده را گلچین از میان چمن میبرد و من هم مانند گلی هستم که در میان خار و خس قرار دارم.
هوش مصنوعی: هیچ شکارچیای نیست که من خودم را در دامش گرفتار کنم. حتی اگر در قفس هم باشم، دوست دارم از شیرینیها بگویم.
هوش مصنوعی: تو که میگویی سکوت کردن مانع بخت و اقبال است، من اگر کسی باشد که به من کمک کند، فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: کاروانی از عطر پیراهن نمیآید و نالهها در دل من گره خورده است؛ مانند صدای جرس، احساساتم را منعکس میکند.
هوش مصنوعی: سالیان زیادی است که از باغ و زندگی سرسبز دور افتادهام. ای باغبان، برای من زخمهای عمیق زندگی به اندازه زخمهای پیرهن، دردآور و سنگین است.
هوش مصنوعی: من به خاطر تماشای چمن، سرم را در گریبانم کردهام و غنچه گل برای من معنای حفظ جان و نفس را دارد.
هوش مصنوعی: ای بلبل، مراقب باش که از چمن پا بیرون نگذاری، چون در این گلستان هنوز غنچههای نیمهرسیدهای وجود دارد که به من مربوط میشود.
هوش مصنوعی: اگر به آرزوهایم دسترسی داشته باشم، چگونه میتوانم تلاش خود را ناتمام بگذارم و امیدم را کمرنگ کنم؟
هوش مصنوعی: روزی یک پرنده درون تخم به دنیا بیاید، اما به اندازه کافی غذا و رزق برایش وجود دارد، حتی اگر در قفس باشد.
هوش مصنوعی: من به خاطر ناامیدی از تحقق آرزوهایم، درهایی را به روی آنها بستهام و دیگر انتظار ندارم که کسی به من کمک کند یا دستم را بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من کیم کاندیشهٔ تو هم نفس باشد مرا
یا تمنای وصال چون تو کس باشد مرا
گر بود شایستهٔ غم خوردن تو جان من
این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا
گر نه عشقت سایهٔ من شد چرا هر گه که من
[...]
گر بود غم خوردنت شایسته جان رهی
این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا
بر وصالش یک نفس گر دسترس باشد مرا
حاصل عمر عزیز آن یکنفس باشد مرا
خواهم افکندن ز دست دل سراندر پای دوست
گر زمن بپذیردش این فخر بس باشد مرا
عاشقم بر روی جانان هر که خواهی گو بدان
[...]
من نه آن صیدم که آزادی هوس باشد مرا
از قفس گویم، نفس تا در قفس باشد مرا
از پی راه فنا سامان ندارم، ورنه من
خویش را میسوزم ار یک مشت خس باشد مرا
بر سراپای دلاویزت نمیپیچم چو زلف
[...]
چون ز دنیا نعمت الوان هوس باشد مرا؟
خون دل چندان نمییابم که بس باشد مرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.