گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

در دل ما گر نمی آیی به چشم ما بیا

از محیط اندیشه داری بر لب دریا بیا

خاک در چشمم زند نظاره همچون گردباد

ای نسیم پیرهن از دامن صحرا بیا

از طپیدن ریخت زیر دام بال و پر مرا

بر سر صید خود ای صیاد بی پروا بیا

سینه را چون لاله از داغت چراغان کرده ام

در چمن بهر تماشا ای گل رعنا بیا

از نگاهم می توان سیر گل بادام کرد

چشم در راه توام ای نرگس شهلا بیا

خانه دل کرده ام چون صفحه آئینه صاف

یک شب از بهر خدا ای شمع بزم آرا بیا

روزگاری شد که چشم سیدا مأوای توست

آفتابی در مقام خود بیا تنها بیا

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

طغرای مشهدی

فصل گلگشت چمن شد ای گل رعنا بیا

برگ عیش از کف مده، با ساغر و مینا بیا

ما غم انگیزیم، نه گل تاب ما دارد نه خار

تا نبینی باغ را پژمرده، پیش از ما بیا

دست می باید ز ایران شست پیش از سیر هند

[...]

بیدل دهلوی

ای بهارستان اقبال، ای چمن سیما بیا

فصل سیر دل‌گذشت اکنون به‌چشم مابیا

می‌کشد خمیازهٔ صبح‌، انتظار آفتاب

در خمار آباد مخموران قدح‌پیما بیا

بحر هرسو رو نهد امواج‌گرد راه اوست

[...]

طغرل احراری

ای بهار ناز بهر زینت گل‌ها بیا!

سیر دریا آرزو داری به چشم ما بیا!

کرده‌ام دور از رخت تمهید سامان جنون

ای سویدای دلم را دافع سودا بیا!

از وفا داریم هر دم آرزوی مقدمت

[...]