گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

در صدف چون قطره افتد گردد او را دل ز سنگ

سفله را دنیا دهد رو می کند منزل ز سنگ

همچو آتش کرده ایم از دست تو منزل ز سنگ

تا به کی با ما تعدی می کنی ای دل ز سنگ

جوی شیر آید برون از کوه بهر کوهکن

روزیی خود می کند صاحب هنر حاصل ز سنگ

آدمی را ز آفت ارض و سما نبود خبر

دانه ذوق آسیا دارد ولی غافل ز سنگ

از فلاخن سر نمی پیچد درخت میوه دار

همچو طفلان کی شود بی پای صاحبدل ز سنگ

خون ناحق هر کجا باشد نهان گل می کند

لاله می روید ز آب خنجر قاتل ز سنگ

ساکنان کعبه از وسواس شیطان فارغند

ایمن از سیل است باشد هر کرا منزل ز سنگ

کرده اند اهل طمع را از ازل روئینه تن

آب می گردد نباشد گر دل سایل ز سنگ

خال او تا موسم خط هر چه باشد می کند

می شود وقت علمداری دل غافل ز سنگ

راز عشق از سینه همچون برق بیرون می رود

سیدا بیهوده آتش می‌کند منزل ز سنگ