گنجور

 
سیدای نسفی

غنچه‌ام خوبان غم خود دل‌نشینم کرده‌اند

صندل درد سر از چین جبینم کرده‌اند

نام من پروانه‌ها در انجمن‌ها برده‌اند

شمع‌ها روشن ز آه آتشینم کرده‌اند

در دل من آه آتشبار را نبود اثر

برق را پامال دست خوشه‌چینم کرده‌اند

گرچه عریانم گریبان کسی نگرفته‌ام

دست را کوتاه‌تر از آستینم کرده‌اند

نامدارم لیک عمر من به تلخی بگذرد

ز هر جای موم در زیر نگینم کرده‌اند

سیدا خوبان گره از کار من نکشوده‌اند

گرچه چون بند قبا پهلونشینم کرده‌اند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode