وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد نهاد
رسم و آئین تو را نوع دگر خواهد نهاد
تیر مژگان تو خواهد از کسادی خاک خورد
چون کمان ابروی تو هر گوشه سر خواهد نهاد
از سواد زلف گردد حسن شوخت ناپدید
شام چون آمد شفق رو در سفر خواهد نهاد
فوطه زاری ز گردن فاخته خواهد گرفت
سرو تو زین غصه بر دیوار سر خواهد نهاد
پنجه زورآوران از دامنت کوتاه بود
بهله دست اکنون بر آن موی کمر خواهد نهاد
هندوی خط را اگر صدبار از پا افگنی
چون ز جا برداشت سرپا پیشتر خواهد نهاد
دل نبندد سیدا غیر از تو با شوخ دگر
پیش او از لب اگر حلوای تر خواهد نهاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حسن خواهد رفت و داغت بر جگر خواهد نهاد
خواهد آمد خط و قانون دگر خواهد نهاد
از پریشانی سر زلف تو پس خم می زند
کاکلت این سرکشیها را زسر خواهد نهاد
ابرویت کاندر فنون دلربایی طاق بود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.