آن شنیدستی که شاهنشاه دین
پیشوای اولین و آخرین
سوی مسجد روزی از دولتسرای
می شدی تا فرض حق آرد بجای
اتفاقاً کودکی چند از عرب
در ره شه در نشاط و در طرب
خاک بازی می نمودند آن گروه
در ره آن پادشاه باشکوه
چونکه دیدند آن شه لولاک را
آن جهان جان و جان پاک را
جمله سوی او دویدند از طرب
جزوها را سوی کل باشد هرب
هر شراره بین گریزان تا اثیر
قطره ها بنگر به دریاها قطیر
چون نماند جسم و جان را ارتباط
وارهند از امتزاج و اختلاط
جان علوی پر زند تا لامکان
جسم خاکی جا کند تا خاکدان
جان گریزد سوی علیین پاک
تن گراید جانب آن تیره خاک
آنکه از نور است آمیزد به نور
در نگارستان اقلیم سرور
وین که از سجین و خاک تیره بود
رفت و اندر خاک ظلمانی غنود
خاصه آن کلی که هر کل جزو اوست
او بود مغز و دو عالم جمله پوست
مصطفی جانست و عالم جمله جسم
مصطفی معنی بود کونین اسم
کودکان چون زاده ی ایمان بدند
جانب آن قلزم ایمان شدند
چون به ایمان نطفه شان شد مستقر
حرف ایمان بود ایشان را پدر
پس در آن ره چون پدر را یافتند
بی محابا سوی او بشتافتند
دست در جیب و گریبانش زدند
پنجه اندر طرف دامانش زدند
آن یکی بگرفته دامانش بکف
وان دگر بر دامن او با شعف
آن دگر بر کتف او می جست چست
وان دگر بر دامن او راه جست
کای تورا بختی گردون زیر بار
نه سپهرت ناقه ها اندر قطار
یا رجاء الخلق فی نیل الامل
کن لنافی یومنا هذا جمل
یا غیاث الخلق یا کهف الامم
اشتر ما کودکان شو از کرم
اشتر ما شو ولی رهوار باش
قد دوته فرما و اشتروا باش
چونکه می دیدند اطفال عرب
کان شه عالم نبی منتخب
جای می دادی به کتفش گاه گاه
آن دو نور دیده را بی اشتباه
می نشانیدی به آن کتف گزین
آن دو شمع محفل اهل یقین
آن دو یکتا گوهر بحر وجود
آن دو تابان اختر برج شهود
دو سبق خوان دبستان الست
آن دو از پستان ایمان شیرمست
آن جوانان جنان را افتخار
عرض خلاق جهان را گوشوار
قرتا عین رسول المؤتمن
بضعة الزهرا حسین والحسن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف دیدار کودکان عرب با پیامبر اسلام (پیامبر اکرم) میپردازد. در این داستان، وقتی پیامبر از دولتسرای به سمت مسجد میرود، گروهی از کودکان در حال بازی و شادی هستند. آنها وقتی پیامبر را میبینند، به سمت او میدوند و چون او را به عنوان پیشوای اول و آخرین میشناسند، از شوق و شادی به او نزدیک میشوند.
کودکان که زادگان ایمان هستند، نسبت به پیامبر احساس نزدیکی دارند و بر دامن و کتف او دست میزنند و او را به عنوان محبوب و شفاعتگر خود میخوانند. در این صحنه، عشق و ارادت آنها به پیامبر به وضوح حس میشود و او را منبع امید و رحمت برای خود میدانند.
این ارتباط عمیق عاطفی و معنوی کودکان با پیامبر نشاندهنده پیوند مخلصانهای است که میتوان با ریشههای ایمان و فضیلتهای انسانی به وجود آورد.
هوش مصنوعی: آیا خبر داری که سلطان بزرگ دین، رهبر همه مکتبها و زمانهاست؟
هوش مصنوعی: روزی به سوی مسجد میرفتی تا وظیفهی خود را در برابر خداوند انجام دهی و حق او را ادا کنی.
هوش مصنوعی: در حین عبور از راهی، گروهی از کودکان عرب را دیدم که با شادی و شوق در حال بازی و خوش گذرانی بودند.
هوش مصنوعی: گروهی در مسیر آن پادشاه با شکوه، در حال بازی و سرگرمی بودند و با خاک بازی میکردند.
هوش مصنوعی: وقتی که آن پادشاه زیبا را دیدند، جان و روح پاک و زنده آن دنیا را متوجه شدند.
هوش مصنوعی: همه به سمت او شتافتند از خوشحالی، زیرا اجزای وجود به سوی کل وجود میروند.
هوش مصنوعی: هر شعلهای که در حال فرار است، به تأثیر قطرهها نگاه کن؛ مانند دریاهایی که قطرهقطره شکل گرفتهاند.
هوش مصنوعی: زمانی که ارتباط بین جسم و جان قطع شود، دیگر هیچ ترکیب و همجوشیای باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: روح علی تا جایی پرواز میکند که بتواند در بدن خاکی خود زندگی کند و در دنیای مادی جا بگیرد.
هوش مصنوعی: روح به سوی عالم بالا و پاکیها میرود، در حالی که بدن به سمت زمین و خاک تیره میانجامد.
هوش مصنوعی: کسی که از نوری خاص بهرهمند است، در جایی پر از زیبایی و شادی قرار میگیرد و با نور و زیبایی درآمیخته میشود.
هوش مصنوعی: این شخص که در دنیای پست و تاریک زندگی میکرد، حالا در خاکی تاریک و غمانگیز آرام گرفته است.
هوش مصنوعی: به ویژه آنکه تمام اجزاء در او نهفتهاند، او همان مغز است و دو جهان بهسان پوست هستند.
هوش مصنوعی: مصطفی جان، روح و حقیقت همه عالم است و تمام وجود هستی، معنا و اسم اوست.
هوش مصنوعی: کودکان به خاطر ایمان زاده میشوند و به سمت دریای ایمان حرکت میکنند.
هوش مصنوعی: زمانی که نطفهی آنها بر پایهی ایمان استوار شد، ایمان به عنوان پدرشان شناخته میشود.
هوش مصنوعی: پس هنگامی که در آن مسیر پدر را پیدا کردند، بدون هیچ تردیدی به سمت او rushed به راه افتادند.
هوش مصنوعی: دستش را در جیبش کرده بودند و وقتی به طرفش حمله کردند، به دامانش هم آسیب زدند.
هوش مصنوعی: یکی از آنها دامن خود را با دست گرفته و دیگری با شادی بر دامن او آویزان شده است.
هوش مصنوعی: یکی از آنها به شتاب بر روی شانهاش میپرید و دیگری بر دامنش مسیر خود را میکاوید.
هوش مصنوعی: ای تو که بختت به سختی زیر فشار است، همچون شترهایی که در صف ایستادهاند.
هوش مصنوعی: ای امید بندگان در رسیدن به آرزوها، امروز برای ما مجلسی ترتیب بده.
هوش مصنوعی: ای یاور مخلوقات و پناهگاه ملتها، ما را همچون کودکان به رحمت و کرامت خویش بپذیر.
هوش مصنوعی: به اسب تبدیل شو، اما به سرعت و شیوانه حرکت کن. مانند دو چوب بلندی که به هم متصل شدهاند، باید استوار و یکنواخت باشی و همزمان با آرامش و دقت به جلو بروی.
هوش مصنوعی: وقتی که کودکان عرب مشاهده می کردند که آن شخصیت بزرگ عالم و پیامبر انتخاب شده است، احساس حیرت و شگفتی در آنها ایجاد می شد.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات به شانهاش میزدی تا آن دو چشم روشن را با دقت در کنار هم داشته باشی.
هوش مصنوعی: تو قلبی پر از روشنی و عشق را در خود جای دادهای، همچون دو شمعی که در جمع اهل ایمان و یقین میدرخشند.
هوش مصنوعی: آن دو، همچون گوهری یکتا در دریای هستی هستند و مانند دو ستاره درخشان در آسمان آگاهی میدرخشند.
هوش مصنوعی: دو درس را در مدرسه ی وجود آموختهام و آن دو درس از شیر ایمان به من داده شدهاند.
هوش مصنوعی: جوانان بهشتی، مایهی افتخار هستند و هنرهای خلاقانه جهان را به نمایش میگذارند.
هوش مصنوعی: عیسی رسول مورد اعتماد، نماد بخشش و نیکی است، همانطور که حسین و حسن، فرزندان زهرا، نشانههای ایثار و خوبی هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.