از عنایت گرچه آدم یافت جان
لیک جانی بس ضعیف و ناتوان
برتر از حیوان او را پایه شد
کی ولیکن با ملک همسایه شد
زنده شد لیکن حیوتی بی ثبات
خواهیش گو زندگی خواهی ممات
لیک شد او مستعد زندگی
جوید او را از کجا از بندگی
پیش از این بود از عنایت کار او
بود دست فیض حق معمار او
بعد از این افتاد کارش با عمل
بندگی ربنا عزوجل
زنده گردد زین سپس از بندگی
بندگی کن تا بیابی زندگی
زندگی هست آب حیوان ای عمو
زان بنوش و جسم و جان را هم بشو
بنده او شو که جاویدان شوی
شو گدای او که تا سلطان شوی
پیر اگر باشی جوانت می کند
در گدایی ارسلانت می کند
خدمت او زشت را زیبا کند
ذره را خورشید جان افزا کند
شب به یاد او به بستر نه قدم
تا شود بستر گلستان ارم
این سخن بگذار کامد خصم مرد
تا حضور قاضی دانای فرد
خصم آمد قاضیا بنگر چرا
گوش من دندان گرفت آن بی حیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهٔ نعمت حیات و عبودیت خداوند است. شاعر اشاره میکند که انسان با عنایت الهی جان یافته، اما این جان ضعیف و ناتوان است. خیرات و زندگی حقیقی فقط از طریق بندگی خداوند به دست میآید. با تأکید بر اهمیت بندگی، شاعر میگوید که زندگی واقعی و پایدار تنها به دست آمدن از طریق خدمت به خداست. او به این نکته اشاره میکند که با بندگی، انسان میتواند به جاودانی و عظمت دست یابد. همچنین، با یادآوری نام خدا در شب، زندگی را زیبا و سرشار از خیر میسازد. در نهایت، به داستانی اشاره میکند که در آن قاضی و طرفین دعوا نیز حضور دارند و بر اهمیت حقّ و حقیقت تأکید میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه آدم به لطف الهی جان پیدا کرد، اما این جان بسیار ضعیف و ناتوان است.
هوش مصنوعی: انسان به لحاظ مقام و ویژگیهایش از حیوانات بالاتر است، اما او به اختیار خود به زندگی و ویژگیهای دنیوی نزدیک شده است.
هوش مصنوعی: روح انسان دوباره جان گرفته است، اما این زندگی ناپایدار است. از او بخواه که زندگیاش را طلب کند وگرنه با مرگ روبهرو خواهد شد.
هوش مصنوعی: اما او در جستجوی زندگی است، پس باید از کجا آغاز کند و از بندگی رهایی یابد.
هوش مصنوعی: کارهای بزرگ و نعمتهای زندگی حاصل لطف و عنایت اوست و همه چیز به دست معمار حکمت او ساخته شده است.
هوش مصنوعی: پس از این، او به انجام کارهایی مشغول شد که نشانه بندگی و اطاعت از پروردگارش بود.
هوش مصنوعی: اگر از بندگی آزاد شوی و به احترام و خدمت به دیگران ادامه بدهی، به زندگی واقعی و شادابی دست خواهی یافت.
هوش مصنوعی: زندگی همچون آب حیات است، ای عمو! پس از آن بنوش و جسم و جان خود را پاک کن.
هوش مصنوعی: خود را بنده و خدمتگزار او قرار بده تا به جاودانگی برسی و خود را گدا و نیازمند او کن تا به مقام سلطنت دست یابی.
هوش مصنوعی: اگر پیر باشی، عشق و محبت میتواند تو را جوان و سرزنده کند و حتی در سختیها و نیازمندیها، به تو کمک کند و تو را به سمت ارزشها و راههای بهتر هدایت کند.
هوش مصنوعی: خدمت به او چیزهای ناپسند را زیبا میسازد و ذرات کوچک را به مانند خورشید زندهکننده میکند.
هوش مصنوعی: شب را به یاد او در بستر میگذرانم تا شاید بستر به فردوس و زیبایی گلستان تبدیل شود.
هوش مصنوعی: این صحبت را بگذار تا دشمن به پایان برسد و به حضور قاضی آگاه بیاید.
هوش مصنوعی: خصم آمد و تو به عنوان قاضی باید ببینی چرا این شخص بیشرم به من آسیب رسانده و من اینجا در حال گلهگذاری هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.