مولوی گیرم که فهمد نیک و زشت
راه دوزخ داند و راه بهشت
چون کند بیچاره نفسش سرکش است
افکند خود را اگر چه آتش است
این روا آن ناروا داند درست
لیک پایش در عمل لنگ است و سست
فقه و حکمت خواند جهلش کم نشد
عالم و دانا شد و آدم نشد
علم چبود فهم راه نیک و بد
عقل چبود اختیار نفس خود
چون نداری نفس خود را اختیار
ز امتیاز نیک و بد او را چه کار
کی کند دانستن سرکه انگبین
دفع صفرا ای نگار نازنین
گر شناسی خوب حلوای شکر
کی شود کام تو شیرین ای پسر
گر عیار زر شناسد آن گدا
باز باشد آن گدای مقتدا
چونکه علت هست فکر نفس کن
نفس را در قید عقلت حبس کن
چونکه نفست گشت منقاد خرد
هم خرد دریافت راه نیک و بد
گوی دولت در خم چوگان توست
ملک عزت عرصه ی جولان توست
ورنه جز حسرت ز دانستن چو سود
حاصلت زاتش چه باشد غیر دود
کاشکی هرگز نبود این دانشت
چون نگشتی گرم نبود آتشت
چاه را می بینی و این نفس دون
می برد در قعر چاهت سرنگون
آنچه با تو نفس میشومت کند
کافرم گر کافر رومت کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شاعر در این شعر به اهمیت عمل کردنِ دانستهها و قُبحِ علم بدون عمل میپردازد. او میگوید که انسان میتواند به درستی نیک و بد را بشناسد و راه بهشت و دوزخ را بفهمد، اما اگر نفس او سرکش باشد و نتواند بر خود کنترل کند، به هیچ نتیجهای نخواهد رسید. علم و فقه به تنهایی نمیتواند او را به انسان بهتری تبدیل کند. مغز و عقل از نظر او ابزارهایی برای راهیابی به نیک و بد هستند، اما اگر انسان نتواند بر نفس خود تسلط یابد، هیچ استفادهای از دانش نخواهد کرد. او در نهایت به ناامیدی از دانستن و عدم کنترل نفس اشاره میکند و از عواقب منفی آن صحبت میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به درستی حقایق خوب و بد را درک کند، او میداند که چگونه به جهنم برود و همچنین راه رسیدن به بهشت را میشناسد.
هوش مصنوعی: زمانی که نفس بیچاره انسان سرکش میشود، او را به وضعیتی میکشاند که حتی اگر به آتش هم بیفتد، باز هم خود را رها نمیکند.
هوش مصنوعی: این فرد میداند که چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست، اما در عمل نمیتواند به آنها عمل کند و ضعف و ناتوانی دارد.
هوش مصنوعی: اگرچه فردی به علم فقه و حکمت دست یافته، اما جهل او کاسته نشده است. او به عنوان یک عالم و دانشمند شناخته میشود، اما هنوز انسان واقعی نشده است.
هوش مصنوعی: دانش، یعنی درک مسیر درست و نادرست. و عقل، یعنی توانایی انتخاب سرنوشت خود.
هوش مصنوعی: وقتی که نتوانی نفس خود را کنترل کنی، چه اهمیتی دارد که خوب و بد را از هم تشخیص بدهی؟
هوش مصنوعی: چه کسی میداند که سرکه و عسل چگونه میتواند صفرا را درمان کند، ای دلبر زیبا؟
هوش مصنوعی: اگر خوب حلوای شیرین را بشناسی، کام تو نیز شیرین خواهد شد، پسرم.
هوش مصنوعی: اگر گدا از ارزش و کیفیت طلا آگاه باشد، در این صورت آن گدا شخصی محترم و با اراده خواهد بود.
هوش مصنوعی: زمانی که دلیل وجود دارد، بر روی افکار خود تأمل کن و آنها را تحت کنترل عقل خود قرار بده.
هوش مصنوعی: زمانی که نفس تو تحت فرمان عقل قرار میگیرد، عقل قادر است راه خوب و بد را تشخیص دهد.
هوش مصنوعی: تسلط و موفقیت در دستان توست و سرزمین افتخار و مقام، میدان فعالیت و قدرت توست.
هوش مصنوعی: اگر از دانستن جز حسرت چیزی به دست نیاوری، پس چه سودی از این سوختن وجود دارد جز اینکه تنها دودی بر جا بگذارد؟
هوش مصنوعی: کاش هرگز این دانش را نداشتم، چون وقتی گرم میشوی، آتش تو دیگر خاموش نمیشود.
هوش مصنوعی: چاه را میبیندی، ولی این نفس پست تو را به عمق چاه میکشاند و در نهایت به نابودی میرسد.
هوش مصنوعی: آنچه که باعث میشود با تو همنفس شوم، اگر مرا به کفر برساند، من کافر میشوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.