لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

بیا که ساقی عشق شراب‌باره رسید

خبر ببر بر بیچارگان که چاره رسید

امیر عشق رسید و شرابخانه گشاد

شراب همچو عقیقش به سنگ خاره رسید

هزار چشمه شیر و شکر روان شد از او

شکاف کرد و به طفلان گاهواره رسید

هزار مسجد پر شد چو عشق گشت امام

صلوه خیر من النوم از آن مناره رسید

بریز دیگ حلیماب را که کاسه رسید

گشاده هِل سَرِ خُم را که دُردخواره رسید

چو آفتاب جمالش به خاکیان درتافت

زحل ز پرده هفتم پی نظاره رسید

شدیم جمله فریدون چو تاج او دیدیم

شدیم جمله منجم چو آن ستاره رسید

شدیم جمله برهنه چو عشق او زد راه

شدیم جمله پیاده چو او سواره رسید

چو پاره پاره درآمد به لطف آن دلبر

بدان طمع دل پرخون پاره پاره رسید

بده زبان و همه گوش شو در این حضرت

شتاب کن که پی گوش گوشواره رسید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۹۱۳ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
صائب تبریزی

به زلف او دلم از برق گوشواره رسید

به داد من شب تاریک این ستاره رسید

نمی رسد به زمین پای دل ز خوشحالی

مگر به سوخته ای خواهد این شراره رسید

به اختیار ندادم به طاق ابرو دل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه