به حرم به خود کشید و مرا آشنا ببرد
یک یک برد شما را آنک مرا ببرد
آن را که بود آهن آهن ربا کشید
وان را که بود برگ کهی کهربا ببرد
قانون لنگری به ثری گشت منجذب
عیسی مهتری را جذب سما ببرد
هر حس معنوی را در غیب درکشید
هر مس اسعدی را هم کیمیا ببرد
از غارت فنا و اجل ایمنست و دور
آن کس که رخت خویش سوی انبیا ببرد
آن چشم نیک را نرسد هیچ چشم بد
کو شمع حسن را ز ملاء در خلاء ببرد
ما از قضا به قاضی حاجت گریختیم
کنچ از قضا رسید به طالب قضا ببرد
اینها گذشت ای خنک آن دل که ناگهش
حسن و جمال آن مه نیکولقا ببرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی جذب شدن انسانها به سوی عشق و جمال الهی یا معنوی است. شاعر با استفاده از تشبیهاتی چون آهنربا، کیمیا و عیسی، به ارتباط روحانی و معنوی اشاره میکند که انسان را از مادیات دور کرده و به سمت حقیقت و معنویت میکشاند. او همچنین به اهمیت آن دسته از افرادی تأکید میکند که خود را به انبیا و راه راست نزدیک میکنند و از دنیا و فانیهای آن ایمن هستند. در پایان، شاعر به زیبایی و حسن میپردازد که دلها را به خود جذب میکند و آرامش و سرور را به انسانها هدیه میدهد.
هوش مصنوعی: به حرم رفت و مرا به خود جذب کرد، او به آرامی شما را یکی یکی میبرد، همانطور که مرا میبرد.
هوش مصنوعی: کسی که از جنس خوبی باشد، به خوبی جذب میشود و کسی که از چیزهای ناپسند باشد، به سوی چیزهای بد میرود.
هوش مصنوعی: قانونی که در آسمانها وجود دارد، به گونهای عمل میکند که عیسی، شخصی برجسته و با شرافت را به خود میکشد و او را به سمت فضایی بالا هدایت میکند.
هوش مصنوعی: هر حس و احساس معنوی را در عالم غیب دریافت کرد و هر مس (فلز بیارزش) را نیز به واسطه کیمیا (فرایند تبدیل به طلا) به ارزشمندترین چیز تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: کسی که اصول زندگیاش را از پیامبران بگیرد و به آموختههای آنها عمل کند، مطمئن از نابودی و مرگ خواهد بود و از خطرات آن دور است.
هوش مصنوعی: آن چشمی که زیبا و نیکوست، به هیچ چشمی که بد باشد، دسترسی پیدا نمیکند. مانند اینکه شمع زیبایی و روشنی خود را از جمع دور کرده و تنها در خلاء قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: به خاطر برخی مشکلات به قاضی مراجعه کردیم، اما به طور ناگهانی به خواستهای دیگر مبتلا شدیم که ما را به سمت سرنوشت دیگری کشاند.
هوش مصنوعی: این موضوعات گذشت، و ای خوشا به حال آن دلی که ناگهان زیبایی و جمال آن دختر خوش سیما را به دست آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ما را شکنج زلف تو در پیچ و تاب برد
آرام و صبر از دل و از دیده خواب برد
از راه دل در آمد و از روزن دماغ
رختی که دیده بسته به مشکین طناب برد
روزی عجب مدار که طوفان برآورد
[...]
ناگاه هوش و صبر من آن دلربا ببرد
چشمش به یک کرشمه دل از دست ما ببرد
بنمود روی خوب و خجل کرد ماه را
بگشاد زلف و رونق مشگ ختا ببرد
تاراج کرد دین و دل از دست عاشقان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.