به خانهخانه میآرد چو بیذق شاهِ جان ما را
عجب بردست یا ماتست زیر امتحان ما را
همه اجزای ما را او کشانیدهست از هر سو
تراشیدهست عالم را و معجون کرده زان ما را
ز حرص و شهوتی ما را مهاری کرده در بینی
چو اشتر میکشاند او به گرد این جهان ما را
چه جای ما که گردون را چو گاوان در خرس بست او
که چون کنجد همیکوبد به زیر آسمان ما را
خنک آن اشتری کاو را مهار عشق حق باشد
همیشه مست میدارد میان اشتران ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مگسوار از سر خوان وصال خود مران ما را
نه مهمان توام آخر بخوان روزی بخوان ما را
کنار از ما چه میجویی میان بگشاد می، بنشین
به اقبالت مگر کاری برآید زین میان ما را
از آنم قصد جان کردی که من برگردم از کویت
[...]
سبکدستی کن ای ساقی بده رطل گران ما را
به خود درمانده ایم از ما زمانی وارهان ما را
نمی خواهیم کافتد چشم ما بر ما خوشا وقتی
که سازی در حجاب غیب خویش از ما نهان ما را
میان ما و تو نبود حجابی جز وجود ما
[...]
نه از عارست گر آن مه نیارد بر زبان ما را
چه گوید چون بپرسد نیست چون نام و نشان ما را
فلک چنگیست خم ما ناتوانها تارهای او
رضای دوست مضرابی که دارد در فغان ما را
با فغان ظاهرم وز ضعف پنهان وه که سودایت
[...]
کمان بیکار گردد چون هدف از پای بنشیند
نه از رحم است اگر بر پای دارد آسمان ما را
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.