به خانهخانه میآرد چو بیذق شاهِ جان ما را
عجب بردست یا ماتست زیر امتحان ما را
همه اجزای ما را او کشانیدهست از هر سو
تراشیدهست عالم را و معجون کرده زان ما را
ز حرص و شهوتی ما را مهاری کرده در بینی
چو اشتر میکشاند او به گرد این جهان ما را
چه جای ما که گردون را چو گاوان در خرس بست او
که چون کنجد همیکوبد به زیر آسمان ما را
خنک آن اشتری کاو را مهار عشق حق باشد
همیشه مست میدارد میان اشتران ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی بیانگر یک تجلی معنوی و روحانی است. شاعر به توصیف وضعیت بشر در جهان و رابطه او با خداوند پرداخته است. او به نکاتی اشاره میکند مانند اینکه خداوند همه موجودات را خلق کرده و با آزمونهایی که از انسانها میگیرد، آنها را به چالش میکشد. همچنین، شاعر به تصویر کشاندن انسان به عنوان موجودی سرگردان و در بند هوسها و شهوتها میپردازد که مانند شتری در بیابان جا به جا میشود. در نهایت، اشارهی شاعر به "عشق حق" و آزادگی در آن، نشان دهندهی امید و آرامش است که میتواند انسان را از این بندها رهایی بخشد.
هوش مصنوعی: چون عشق و محبت به دلهای ما ورود میکند، جالب است که ما در میان چالشها و آزمایشهای زندگی چگونه به نظر میرسیم؛ گاهی در اوج خوشحالی و گاهی در حالت حیرت و سردرگمی.
هوش مصنوعی: تمامی اجزای وجود ما به دست او شکل گرفتهاند. او از هر سمت ما را به وجود آورده و دنیای پیرامون را خلق کرده و از ما ترکیب کرده است.
هوش مصنوعی: حرص و هوس ما را مانند افساری در دست دارد، بهطوری که همچون شتری که به دنبال خود میکشد، ما را به دور این جهان میچرخاند.
هوش مصنوعی: ما چه جایگاهی داریم که مانند گاوانی که بارها را به دوش میکشند، در دنیا به زحمت و مشقت افتادهایم. او که مانند دانه کنجد به زمین میکوبد، ما را زیر آسمانش قرار داده است.
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن شتری که همیشه تحت تاثیر عشق خداست و در میان دیگر شترها، مست و سرشار از مهر و محبت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مگسوار از سر خوان وصال خود مران ما را
نه مهمان توام آخر بخوان روزی بخوان ما را
کنار از ما چه میجویی میان بگشاد می، بنشین
به اقبالت مگر کاری برآید زین میان ما را
از آنم قصد جان کردی که من برگردم از کویت
[...]
سبکدستی کن ای ساقی بده رطل گران ما را
به خود درمانده ایم از ما زمانی وارهان ما را
نمی خواهیم کافتد چشم ما بر ما خوشا وقتی
که سازی در حجاب غیب خویش از ما نهان ما را
میان ما و تو نبود حجابی جز وجود ما
[...]
نه از عارست گر آن مه نیارد بر زبان ما را
چه گوید چون بپرسد نیست چون نام و نشان ما را
فلک چنگیست خم ما ناتوانها تارهای او
رضای دوست مضرابی که دارد در فغان ما را
با فغان ظاهرم وز ضعف پنهان وه که سودایت
[...]
کمان بیکار گردد چون هدف از پای بنشیند
نه از رحم است اگر بر پای دارد آسمان ما را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.