آمد بت میخانه تا خانه برد ما را
بنمود بهار نو تا تازه کند ما را
بگشاد نشان خود بربست میان خود
پر کرد کمان خود تا راه زند ما را
صد نکته دراندازد صد دام و دغل سازد
صد نرد عجب بازد تا خوش بخورد ما را
رو سایه سَروَش شو پیش و پس او میدو
گرچه چو درخت نو از بن بکند ما را
گر هست دلش خارا مگریز و مرو یارا
کاول بُکشد ما را و آخر بِکشد ما را
چون ناز کند جانان اندر دل ما پنهان
بر جمله سلطانان صد ناز رسد ما را
بازآمد و بازآمد آن عمر دراز آمد
آن خوبی و ناز آمد تا داغ نهد ما را
آن جان و جهان آمد وان گنج نهان آمد
وان فخر شهان آمد تا پرده درد ما را
میآید و میآید آن کس که همیباید
وز آمدنش شاید گر دل بجهد ما را
شمس الحق تبریزی در برج حمل آمد
تا بر شجر فطرت خوش خوش بپزد ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره یک تجربه روحانی و عرفانی است که شاعر از ملاقات با یک معشوق یا حقیقت الهی صحبت میکند. شاعر به گوشهنشینی و دلتنگیها اشاره میکند و از هوای خوش و زیباییهای معشوق سخن میگوید. او با تصاویری از بهار و میخانه، به تلاش برای رسیدن به عشق و آگاهی اشاره میکند و میگوید که این عشق میتواند او را از رنجها نجات دهد. در نهایت، شاعر به آمدن شخصیتی الهی (شمس تبریزی) اشاره میکند که در زندگیاش تحولی عمیق به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: میخانه، معشوقی را به خانه ما آورد و با ظهور بهار جدید، ما را revitalized و تازه کرد.
هوش مصنوعی: او نشانهاش را روشن کرد و در دل خود را پنهان کرد و کمانش را پر کرد تا ما را به راهی هدایت کند.
هوش مصنوعی: در این بیت به شیوهای اشاره شده است که افراد گاهی با استفاده از ترفندها و حقهها، تلاش میکنند تا ما را بفریبند و از این طریق به خواستههای خود برسند. آنها با زیرکی و چالاکی، دامهایی میسازند و بازیهایی را به راه میاندازند تا از ما بهرهبرداری کنند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در سایه وجود این درخت بلند و زیبا بیایید و درباره او فکر کنید و به او احترام بگذارید. حتی اگر روزی او را از ریشه بکنند و از بین برود، اهمیت و تاثیر او همچنان باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر دلش سنگین است، نگران نباش و دور نشو، زیرا او ما را به آغاز میآورد و در نهایت هم ما را از بین خواهد برد.
هوش مصنوعی: وقتی معشوق با ناز و عطوفتی خاص در دل ما حضور دارد، نه تنها در دل ما بلکه در دل همهی پادشاهان نیز ناز و لطفی وجود ندارد که به اندازهی ناز او به ما برسد.
هوش مصنوعی: عمر دوباره برگشت و باز هم بازگشت، آن زندگی طولانی و خوشایند دوباره آمد؛ تا اینکه بر دل ما اثر بگذارد و غمی به وجود آورد.
هوش مصنوعی: آن روح و عالم به ما نزدیک شد و آن گنج پنهان آشکار گشت. آن افتخار پادشاهان نیز پیش ما آمد تا پرده از دردهایمان بردارد.
هوش مصنوعی: آن کسی که باید بیاید، هر بار بیشتر نزدیک میشود و شاید با ورودش دل ما شاد شود.
هوش مصنوعی: شمس الحق تبریزی در فصل بهار به سوی ما آمد تا به درخت وجود ما جان تازهای ببخشد و ما را به شکوفایی برساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.