شیر خدا بند گسستن گرفت
ساقی جان شیشه شکستن گرفت
دزد دلم گشت گرفتار یار
دزد مرا دست ببستن گرفت
دوش چه شب بود که در نیم شب
برق ز رخسار تو جستن گرفت
عشق تو آورد شراب و کباب
عقل به یک گوشه نشستن گرفت
ساغر می قهقهه آغاز کرد
خابیه خونابه گرستن گرفت
در دل خم باده چو انداخت تیر
بال و پر غصه گسستن گرفت
پیر خرد دید که سرده توی
دست ز مستان تو شستن گرفت
طفل دلم را به کرم شیر ده
چون سر پستان تو جستن گرفت
جان من از شیر تو شد شیرگیر
وز سگی نفس برستن گرفت
ساقی باقی چو به جان باده داد
عمر ابد یافت و بزستن گرفت
بیش مگو راز که دلبر به خشم
جانب من کژ نگرستن گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عاشقانه و حال و هوای عاشقانه میپردازد. شاعر از عشق و محبت سخن میگوید و به لحظههای شاد و شاعرانهای که با یاد محبوبش تجربه کرده، اشاره میکند. او به تأثیر عشق بر زندگیاش اشاره میکند، اینکه چگونه عشق موجب شور و نشاط و همچنین غم و اندوه میشود. همچنین از شراب و میپرستی به عنوان نمادهایی از عشق و سرخوشی یاد میکند. در نهایت، شاعر به راز و رموز عشق اشاره کرده و از دلبرش میخواهد که با نگاهی محبتآمیز به او بنگرد.
هوش مصنوعی: شیر خدا (علی) به قدرت و عظمت خویش، به شکل ناگهانی و با قدرت زیاد، به میدان آمده و دست از بند و زنجیرها میکشد. ساقی که نشانه روح و زندگی است، به دلیل شدت احساسات و جوشش درونش، خویشتن را با شجاعت و اعتماد به نفس جاری میسازد و به تنهایی میتواند هرگونه سختی و مانع را از سر راه بردارد.
هوش مصنوعی: دل من تحت تاثیر و فریفتگی یار قرار گرفته و حالا او به گونهای من را در بند خود گرفته است.
هوش مصنوعی: دیشب چه شبی بود که در نیمه شب، نوری از چهره تو درخشیدن آغاز کرد.
هوش مصنوعی: عشق تو شوقی به من داد که برای لذت بردن از زندگی، عقل و خرد را به گوشهای برانم و به سراغ خوشیها بروم.
هوش مصنوعی: جام می شروع به خنده کرد و حالا خواب سنگین و غمگینی بر او غلبه کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی که در دل خم نوشیدنی، تیر احساسات عشق و غم به جان آدمی مینشیند، احساس آزادی و رهایی از دردها و غصهها آغاز میشود.
هوش مصنوعی: پیر دانا متوجه شد که در دست تو شراب سردی است و به همین خاطر تصمیم گرفت آن را از دست مستان پاک کند.
هوش مصنوعی: دل کوچک من را مثل یک کودک که به شیر مادر نیاز دارد، به لطف و محبت خود سیراب کن، زیرا به دنبال غذای روحانی و محبت تو هستم.
هوش مصنوعی: جان من از شیر تو پر از شجاعت و قدرت شد و از ترس سگی نفسش بند آمد.
هوش مصنوعی: ساقی، وقتی به جان من شراب داد، باعث شد که من زندگی جاودانهای پیدا کنم و از دنیا رهایی یافتم.
هوش مصنوعی: زیاد راجع به رازها صحبت نکن، چون محبوبم با خشم به من یکگونه و بدبینانه نگاه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.