میدان که زمانه نقش سوداست
بیرون ز زمانه صورت ماست
زیرا قفسیست این زمانه
بیرون همه کوه قاف و عنقاست
جوییست جهان و ما برونیم
بر جوی فتاده سایه ماست
این جا سر نکتهایست مشکل
این جا نبود ولیکن این جاست
جز در رخ جان مخند ای دل
بی او همه خنده گریه افزاست
آن دل نبود که باشد او تنگ
زان روی که دل فراخ پهناست
دل غم نخورد غذاش غم نیست
طوطیست دل و عجب شکرخاست
مانند درخت سر قدم ساز
زیرا که ره تو زیر و بالاست
شاخ ار چه نظر به بیخ دارد
کان قوت مغز او هم از پاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی طبیعت زمان و وجود انسان میپردازد. شاعر اشاره دارد که زمانه محدود و قفسمانند است، در حالی که حقیقت و زیباییها در جایی فراتر از آن، مانند کوه قاف و پرندهی عنقا وجود دارند. انسان در این جهان، مانند سایهای بر جوی زندگی قرار دارد و جایگاه او تنها در خیال و جانش محسوس است. شاعر افسوس میخورد که خوشیها بدون عشق معنایی ندارند و دل انسانها در برابر غمها آسیبپذیر نیست. او همچنان به قدرت و عظمت دل انسان اشاره میکند و آن را مانند درختی میداند که برای رشد به ریشههای عمیق نیاز دارد. در نهایت، این شعر به عمق وجودی و روحانی انسان و جستجوی او برای حقیقت و معنا در زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: بدان که دنیا همواره به دنبال سود و منفعت است و آنچه از ما باقی میماند، تنها ظاهری است که خارج از این زمان و دنیا وجود دارد.
هوش مصنوعی: این زمانه مانند قفسی است که خارج از آن، کوههای بلند و پرندگان افسانهای وجود دارند.
هوش مصنوعی: جهان همانند یک جوی در حرکت است و ما در بیرون از آن قرار داریم، در حالی که سایه ما بر این جوی افتاده است.
هوش مصنوعی: اینجا موضوعی درگیر است که در گذشته وجود نداشت، اما اکنون به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: ای دل، جز در چهره محبوب، نخوانی و نبیند چهرهاش، که در absence او، هر خندهای تنها به درد و اندوه میانجامد.
هوش مصنوعی: دل کسی نمیتواند تنگ باشد، چون کسی که دل بزرگ و گشادهای دارد، نمیتواند از آن چهره غمگین باشد.
هوش مصنوعی: دل نگران نباش، زیرا غم چیزی نمیخورد. دل مانند طوطی است که در عجب و شگرفی شکر میخورد.
هوش مصنوعی: برای اینکه به موفقیت و پیشرفت دست پیدا کنی، باید پایههای محکمی را بسازی، زیرا مسیر زندگی و سرنوشت تو درختی است که شاخهها و ریشههایش به هم پیوستهاند.
هوش مصنوعی: اگرچه شاخهها به ریشه نگاه میکنند، اما قدرت و قوت آنها نیز از همان ریشههاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا نقش خیال دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
آنجا که جمال دلبر آمد
والله که میان خانه صحراست
وانجا که مراد دل برآمد
[...]
برخیز که موسم تماشاست
بخرام که روز باغ و صحراست
امروز بنقد عیش خوشدار
آن کیست کش اعتماد فرد است
می هست و سماع و آن دگر نیز
[...]
زین چار خلیفه مُلک شد راست
خانه به چهار حد مهیاست
این خاک ز لطف نور برخاست
وانگاه روان شد از چپ و راست
شد جانوری که آشیانش
برتر ز ضمیر و وهم داناست
هر لحظه ز فیض و فضل آن نور
[...]
شوری ز شرابخانه برخاست
برخاست غریوی از چپ و راست
تا چشم بتم چه فتنه انگیخت؟
کز هر طرفی هزار غوغاست
تا جام لبش کدام می داد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.