صدایی کز کمان آید نذیریست
که اغلب با صدایش زخم تیریست
مؤثر را نگر در آب آثار
کاثر جستن عصای هر ضریریست
پس لا تبصرونت تبصرونیست
بصر جستن ز الهام بصیریست
تو هر چه داری نه جویانش بودی ؟
طلبها گوش گیری و بشیریست
چنان کن که طلبها بیش گردد
کثیرالزرع را طمع وفیریست
مشو نومید از ظلمی که کردی
که دریای کرم توبه پذیریست
گناهت را کند تسبیح و طاعات
که در توبه پذیری بینظیریست
شکسته باش و خاکی باش این جا
که میجوید کرم هر جا فقیریست
کرم دامن پر از زر کرد و آورد
که تا وا میخرد هر جا اسیریست
عزیزی بخشد آن کس را که خواریست
بزرگی بخشد آن را که حقیریست
که هستی نیستی جوید همیشه
زکات آن جا نیاید که امیریست
ازیرا مظهر چیزیست ضدش
از این دو ضد را ضد خود ظهیریست
تو بر تخته سیاهی گر نویسی
نهان گردد که هر دو همچو قیریست
بود فرقی ز تری تا ترست خط
چو گردد خشک پنهان چون ضمیریست
خمش کن گرچه شرحش بیشمارست
طبیعتها عدو هر کثیریست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بدو گفتند ده خاص امیریست
که در بیداد کردن بی نظیریست
مرا قومی حریف هفته بودند
که در سر هر یکی را کبر میریست
درافتادند ناگه با من امروز
تعهدشان ز باب ناگزیریست
ز وجه مستی این هفت هشت تن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.