روزن دل! آه چه خوش روزنی
یا تو مگر روزن یار منی
عمرک یا نخلة هل تأذنی
نحو جنی غصنک کی نجتنی
روزن آن خانه اگر نیستی
پس تو ز چه روی چنین روشنی
کل سراج حدث ینطفی
غیرک یا اصلی یا معدنی
هرچه کند چرخ مطوق بود
جز تو که بنیاد بقا میکنی
اتخذ الحرص هنا مسکنا
دونک یا نفس فلا تسکنی
دانهٔ دامست، چرا میخوری؟!
آهن سردست، چرا میزنی؟!
شربة اهوائک مسمومة
حیلة اعدائک فیالمکمن
سخته کمانیست، پس این کمین
بر پر! چون تیر، چرا ایمنی؟!
قد نفد العمر وضاقالمدی
خذ بیدالهالک یا محسنی
گر دو جهان ملک شود مرمرا
بیتو گدایم، نشوم من غنی
غیر سنا وجهک لا نشتهی
ای وسوی عشقک لا نقتنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شده مشغول به ناکردنی،
گرد جهان بیهده تا کی دنی؟
آهن اگر چند گران شد، تورا
سلسله بایدت ازو ده منی
چونکه نشوئی به خرد روی جهل
[...]
ای فلک ار جای فرشته شدی
چند از این عادت اهریمنی
هر چه خوری از نفس من خوری
وآنچه زنی بر جگر من زنی
خون رود از دیده من روز و شب
[...]
قصد کمین کرده کمند افکنی
سیم زره ساخته روئین تنی
در دل من پردهٔ نو میزنی
ای دل و ای دیده و ای روشنی
پرده توی وز پس پرده توی
هر نفسی شکل دگر میکنی
پرده چنان زن که بهر زخمهٔ
[...]
تا چو نظر جانب او افکنی
دیده شود هر چه بود دیدنی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.