از مه من مست دو صد مشتری
غمزه او سحر دو صد سامری
هر نفسی شعله زند دین از او
سوز نهد در جگر کافری
آتش دل بر شده تا آسمان
وز تف او گشته افق احمری
دوش جمال تو همیشد شتاب
در کف او مشعله آذری
گفتم هین قصد کی داری بگو
شیر خدا حمله کجا میبری
ای تو سلیمان به سپاه و لوا
خاتم تو افسر دیو و پری
جان و روان سخت روان میروی
سوی من کشته دمی ننگری
نعره مستان میت نشنوی
هیچ کسی را به کسی نشمری
تیز همیکرد خیالش نظر
محو شدم در تف آن ناظری
نیست شدم نیست از آن شور نیست
رفت ز من مهتری و کهتری
مفخر تبریز شهم شمس دین
شرح دهد حال من ار منکری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شاعرانه به تعابیر عاشقانه و mystical (عرفانی) اشاره دارد. شاعر از جذابیت و سحرآفرینی محبوب خود میگوید که باعث شعلهور شدن ایمان در دلها و افراز آتش عشق در دل دارد. او به شدت تحت تأثیر زیبایی محبوبش است و از او میپرسد که به کجا میرود. همچنین، شاعر احساس میکند که هیچ چیز دیگر برایش مهم نیست و در مقابل زیبایی محبوبش به کلِ هستی و مقام خود بیاعتنا شده است. در پایان، شاعر به خود و حالش اشاره میکند و از موقعیت خود به عنوان مفخر تبریز و شمس دین صحبت میکند.
هوش مصنوعی: چهره محبوبم باعث جذب و دلبستگی بسیاری از عاشقان شده و زیباییاش مانند جادوگری، همه را مجذوب خود کرده است.
هوش مصنوعی: هر نفس که از این فرد برمیآید، مانند آتش شعلهور است و از آن، سوزی در دل کافر ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: دل من به شدت مشتعل شده و آتش آن به آسمان رسیده است، و بخار یا دودی که از آن برمیخیزد، افق را پریشان کرده است.
هوش مصنوعی: دیروز زیبایی تو به سرعت در دستان او مانند آتش زبانه میکشید.
هوش مصنوعی: به او گفتم: پس بر کجا میخواهی حمله کنی، ای شیر خدایی؟ بگو که هدفت چیست و قصدت کجا است؟
هوش مصنوعی: ای تو سلیمان در لشکر و پرچم، تاج تو علامت فرمانروایی بر دیو و پری است.
هوش مصنوعی: جان و روح تو با شتاب و شدت به سوی من در حال حرکت است، اما لحظهای وقت نکن و به اطراف ننگر.
هوش مصنوعی: هر کس در حال شادی و نشاط خود است و صدای شادی او به گوش کسی نمیرسد، بنابراین نباید خود را با دیگران مقایسه کنی یا اعتنایی به نظرات آنها داشته باشی.
هوش مصنوعی: ذهن او به شدت مشغول بود و من در نگاه آن ناظر گم شدم.
هوش مصنوعی: من دیگر وجود ندارم، از آن شور و حال هم خبری نیست. بزرگی و کوچکی از من رفته است.
هوش مصنوعی: شمس دین، که از افتخارات تبریز است، میتواند وضعیت من را توصیف کند، حتی اگر کسی به آن اعتقاد نداشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گشتن این گنبد نیلوفری
گر نه همی خواهد گشت اسپری
هیچ عجب نیست ازیرا که هست
گشتن او عنصری و جوهری
هست شگفت آنکه همی ناصبی
[...]
ای پسر خوش تو بدین دلبری
حور بهشتی ملکی یا پری
هم نبود حور و پری را به حسن
این همه مردافکنی و دلبری
ماه پری طلعت حورا فشی
[...]
ریخته نوش از دم سیسنبری
بر دُم این عقربِ نیلوفری
ای دل سرمست، کجا میپری؟
بزم تو کو؟ باده کجا میخوری؟
مایهٔ هر نقش و ترا نقش نی
دایهٔ هر جان و تو از جان بری
صد مثل و نام و لقب گفتمت
[...]
خانه صاحب نظران میبری
پرده پرهیزکنان میدری
گر تو پری چهره نپوشی نقاب
توبه صوفی به زیان آوری
این چه وجود است نمیدانمت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.