ای دلزار محنت و بلا داری
بر خدا اعتمادها داری
اینچنین حضرتی و تو نومید؟
مکن ای دل، اگر خدا داری
رخت اندیشه میکشی هرجا
بنگر آخر، جز او کرا داری؟
لطفهایی که کرد چندین گاه
یاد آور اگر وفاداری
چشم سر داد و چشم سر ایزد
چشم جای دگر چرا داری؟!
عمر ضایع مکن، که عمر گذشت
زرگری کن، که کیمیا داری
هر سحر مر ترا ندا آید
سو ما آ، که داغ ما داری
پیش ازین تن تو جان پاک بدی
چند خود را ازان جدا داری؟!
جان پاکی، میان خاک سیاه
من نگویم، تو خود روا داری؟!
خویشتن را تو از قبا بشناس
که ازین آب و گل قبا داری
میروی هر شب از قبا بیرون
که جز این دست، دست و پا داری
بس بود، این قدر بدان گفتم
که درین کوچه آشنا داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ناامیدی و دشواریهای زندگی صحبت میکند. شاعر به دلنوازی دل میگوید که نباید ناامید باشد، زیرا باید به خدا اعتماد کند. او به اهمیت یادآوری لطفهای خدا و وفاداری به او اشاره میکند. شاعر به این نکته تاکید میکند که عمر نباید ضایع شود و باید از زندگی به درستی بهرهبرداری کرد. همچنین او خاطرنشان میکند که انسان باید خویشتن را بشناسد و از قید و بندهای مادی رها شود. در نهایت، شاعر این پیام را به شنونده میرساند که او در مسیر زندگی تنها نیست و همنفسانی دارد که در این کوچه با او همرا هستند.
هوش مصنوعی: ای دل، از سختیها و مشکلات خستهای، ولی به خدا اعتماد و امید داری.
هوش مصنوعی: این چطور ممکن است که همچین شخصی وجود داشته باشد و تو ناامید باشی؟ نکن این کار را ای دل، اگر خدا را در کنارت داری.
هوش مصنوعی: هر کجا که نگاه کنی و به تفکر روی، نمیبینی غیر از او که کسی را داری؟
هوش مصنوعی: اگر بخواهی یادآور محبتها و مهربانیهایی باشی که در گذشته انجام شده، باید به وفاداری و احساس تعهد خود توجه کنی.
هوش مصنوعی: چشم ظاهری خود را از دست دادهای، اما چشم باطنی و دوربین الهی از کجا به دیگری مینگرد؟
هوش مصنوعی: عمر خود را هدر نده، زیرا زمان به سرعت سپری میشود. مثل یک زرگر باش که مهارت و توانایی خاصی در کارش دارد.
هوش مصنوعی: هر صبح صدایی تو را میخواند و دلت را به سمت ما میکشاند، زیرا تو در دل ما بر اثر عشق به ما زخم و داغی داری.
هوش مصنوعی: قبل از این، وجود تو روحی پاک بود، حالا چرا خود را از آن جدا میکنی؟
هوش مصنوعی: کل زندگیام را در گِل و خاک تیره گذراندهام، اما آیا تو خود اجازه میدهی که من از درون این وضعیت به تو بگویم؟
هوش مصنوعی: خودت را از وجود درونیات بشناس، چون از این جسم و ظاهر فقط یک ظاهر داری.
هوش مصنوعی: هر شب از قبا بیرون میروی و به جز این دستان و پاها، ویژگی دیگری نداری.
هوش مصنوعی: اینقدر به تو گفتم که در این کوچه، کسی را میشناسی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان و اسباب ازو عطا داری
پس دریغش ازو چرا داری
پای همراهیم کجا داری
چون تو بی من رهی جدا داری
ای دل ار عشق دلربا داری
سر سودای خود چرا داری
در طریق وفا ز روی صفا
جان کن ایثار اگر وفا داری
دلق فانی اگر برفت چه باک
[...]
لوحشالله! ازین وفاداری
این به خوابست یا به بیداری؟
در دل و جان من چه جا داری
روی از من نهان چرا داری
آنکه دل در تو بسته پیوسته
تا بکی از خودت جدا داری
همه شب بر در تو مینالم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.