تو هر چند صدری شه مجلسی
ز هستی نرستی در این محبسی
بده وام جان گر وجوهیت هست
درآ مفلسانه اگر مفلسی
غریبان برستند و تو حبس غم
گه از بیکسی و گه از ناکسی
در این راه بیراه اگر سابقی
چو واگردد این کاروان واپسی
لطیفانِ خوشچشم هستند لیک
به چشمت نیایند زیرا خسی
نه بازی که صیاد شاهان شوی
برو سوی مردار چون کرکسی
نهای شاخ تر و پذیرای آب
نه درخورد باغ و زر و مغرسی
برو سوی جمعی چو در وحشتی
بیفروز شمعی، چرا مفلسی؟
چو استارگان اندر این برج خاک
گهی کُنّسی و گهی خُنّسی
خمش کن مباف این دم از بهر برد
چو در برد ماندی تو خود اطلسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف وضعیت انسانی در زندگی میپردازد. شاعر به فردی که در تنگنا و مشکل است، میگوید که اگر حقی بر گردن دارد و نیاز به دلسوزی دارد، باید فریاد بزند و طلب کمک کند. او همچنین به غریبی اشاره میکند که در میان غم و افسردگی حبس شده و از بیکسی رنج میبرد. با وجود هرگونه سختی، شاعر میگوید که باید در مسیر حقیقت و جمعیت حرکت کرد و از عذاب رهایی یافت. در نهایت، او بر این نکته تأکید میکند که انسان باید صدای خود را بلند کند و امید را زنده نگه دارد، حتی وقتی که در شرایط سخت و ناامیدکننده قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر چند که تو در یک مقام عالی و مهم قرار داری و در جلسات با اهمیت شرکت میکنی، اما هنوز در این دنیا و در این محدودیتها قرار داری و از آن عبور نکردهای.
هوش مصنوعی: اگر اعتبار و مشهوریتی داری، لطفاً جان من را وام بده. اگر هم که وضعیت مالیات خوب نیست، بیپروایی کن و وارد شو.
هوش مصنوعی: غریبان دور شدهاند و تو به خاطر تنهایی گاهی دلتنگی و گاهی احساس بیارزشی میکنی.
هوش مصنوعی: اگر در این مسیر بیراه کسی برگردد، این کاروان هم بازمیگردد.
هوش مصنوعی: زیبااندیشان و خوشنظرانی وجود دارند، اما شاید به چشم تو نیایند، زیرا که تو در قهری و بیتوجهی.
هوش مصنوعی: به این معناست که تو برای انجام کارهای بزرگ و مهم ساخته نشدهای، بهتر است به سمت چیزهای بیارزش و تمامشده بروی، مانند کرکس که به لاشهها میپردازد.
هوش مصنوعی: تو مانند شاخهای نیستی که بتواند آب را جذب کند و درختی نیستی که در باغ بزرگی رشد کند و بار بنشیند.
هوش مصنوعی: به سمت جمع و گروه برو و وقتی در تنهایی و ترس هستی، مانند شمعی روشن کن. چرا باید در افسردگی و غم باقی بمانی؟
کنس و خنس: اشاره است به آیات ۱۵ و ۱۶ سورهٔ تکویر.
هوش مصنوعی: ساکت باش و در این لحظه از صحبت کردن خودداری کن، زیرا وقتی که تو سکوت کنی، مانند گل زیبای اطلسی خواهی بود که هنوز در باغ مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
نجوید نبرد مرا آن کسی
که خواهد بدش زندگانی بسی
همو بردبارست کز هر کسی
کشد بار اگر چند بارش بسی
دعا کن ز بهر من او را بسی
که چون او نباشد بگیتی کسی
نباشی دگر زیر دست کسی
اگر چه زیردست باشد بسی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.