اگر تو یار نداری چرا طلب نکنی
وگر به یار رسیدی چرا طرب نکنی
وگر رفیق نسازد چرا تو او نشوی
وگر رباب ننالد چراش ادب نکنی
وگر حجاب شود مر تو را ابوجهلی
چرا غزای ابوجهل و بولهب نکنی
به کاهلی بنشینی که این عجب کاریست
عجب توی که هوای چنان عجب نکنی
تو آفتاب جهانی چرا سیاه دلی
که تا دگر هوس عقده ذنب نکنی
مثال زر تو به کوره از آن گرفتاری
که تا دگر طمع کیسه ذهب نکنی
چو وحدتست عزبخانه یکی گویان
تو روح را ز جز حق چرا عزب نکنی
تو هیچ مجنون دیدی که با دو لیلی ساخت
چرا هوای یکی روی و یک غبب نکنی
شب وجود تو را در کمین چنان ماهیست
چرا دعا و مناجات نیم شب نکنی
اگر چه مست قدیمی و نوشراب نهای
شراب حق نگذارد که تو شغب نکنی
شرابم آتش عشقست و خاصه از کف حق
حرام باد حیاتت که جان حطب نکنی
اگر چه موج سخن میزند ولیک آن به
که شرح آن به دل و جان کنی به لب نکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به موضوعات مختلفی از جمله عشق، دوستی و تلاش برای ارتباط با محبوب میپردازد. ابتدا به این نکته اشاره میکند که اگر شخصی یار ندارد، چرا چشمانتظاری نمیکند و اگر به یار رسید، چرا شادی نمیکند. همچنین از او میخواهد که اگر دوستی نمیسازد، خود به دوستی اقدام کند و در مواجهه با موانع، شجاعت و ادب را پیشه کند. شاعر به این نکته اشاره میکند که اگر انسانها در این دنیا به طریقی با هم متحد شوند، چرا باید از جز حق روی برگردانند. او همچنین بر اهمیت دعا و مناجات در نیمههای شب تأکید میکند و میگوید که حیات بدون عشق و تلاش برای شناخت حق، بیمعناست. در نهایت، شاعر از مخاطب میخواهد که به عمق احساساتش بپردازد و سادهدلانه به زندگی و روابطش نگاه نکند.
هوش مصنوعی: اگر یاری نداری، چرا دلت را به طلب و انتظار مشغول میکنی؟ و اگر به یاری رسیدی، چرا از خوشحالی و شادی لذت نمیبری؟
هوش مصنوعی: اگر دوستانت با تو دوستی نکنند، چرا تو خودت به دوستی با آنها اقدام نمیکنی؟ و اگر موسیقیدان (ربابزن) نمینالد، چرا تو به او احترام نمیگذاری؟
هوش مصنوعی: اگر حجاب تو را از حقیقت دور کند و به مانند ابوجهل شود، چرا به جنگ با ابوجهل و ابولهب نپردازی؟
هوش مصنوعی: اگر به تنبلی و بیحالی نشستهای، این واقعاً کار عجیبی است. اما تو خودت در حیرتی که چرا به چنین عجب و شگفتی فکر نمیکنی.
هوش مصنوعی: تو نور و روشنی جهان هستی، پس چرا دل کسی را تیره و تار میکنی که نتواند دیگر گناه و حسرتی را در دل داشته باشد؟
هوش مصنوعی: تو مانند طلا هستی که در کوره به خاطر مشقت و سختیهایی که میکشی، دیگر به فکر جمع کردن پول نخواهی افتاد.
هوش مصنوعی: وقتی که وحدت وجود دارد، چرا در این دیار تنهایی، فقط به بیان میپردازی و روح خود را از غیر حق دور نمیکنی؟
هوش مصنوعی: آیا تا به حال مجنونی را دیدهای که توانسته باشد با دو لیلی ارتباط برقرار کند؟ پس چرا تو دلباختهی یک نفر نیستی و به فکر جذب دیگری هم نیستی؟
هوش مصنوعی: در شب، وجود تو مانند ماهی در کمین است. پس چرا در نیمه شب دعا و مناجات نمیکنی؟
هوش مصنوعی: اگرچه تو مست نوشیدن شراب کهنه یا جدید هستی، اما شراب واقعی به تو اجازه نمیدهد که از رندی و شورش بگذاری.
هوش مصنوعی: شراب من نمادی از عشق است و مخصوصاً از دست خدا که زندگیات حرام باشد اگر جان خود را به بهانهای کوچک تلف کنی.
هوش مصنوعی: هرچند که کلمات بسیار میگفته میشود، اما بهتر است این مطالب را با احساس و جان درک کنی و تنها به بیان زبانی بسنده نکنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اگر خوش است ترا دل چرا طرب نکنی
وگرنه اصل خوشیرا چرا طلب نکنی
اگر شقاوت دوریت بسته دست طلب
سجود قرب چرا باعث طرب نکنی
شراب عشق ز میخانه الست بکش
[...]
چو اوست طالب بخشش چرا طلب نکنی
چو دوست عیش پسندد چرا طرب نکنی
تو ماه و ماه بود آفت کتان و قصب
تو پیرهن زکتان جامه از قصب نکنی
تو پادشاهی و از مهر و کینه ناچاری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.