گنجور

 
مولانا

ز کجا آمده‌ای می‌دانی

ز میان حرم سبحانی

یاد کن هیچ به یادت آید

آن مقامات خوش روحانی

پس فراموش شدستت آن‌ها

لاجرم خیره و سرگردانی

جان فروشی به یکی مشتی خاک

این چه بیع است بدین ارزانی

بازده خاک و بدان قیمت خود

نی غلامی ملکی سلطانی

جهت تو ز فلک آمده‌اند

خوبرویان خوش پنهانی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
وطواط

من همان گویم کان لاشه خرک

گفت و می کند بسختی جانی

چه کنم ؟ بار کشم ، راه روم

که مرا نیست جزین درمانی

یا بمیرم من و یا خر بنده

[...]

انوری

دلم ای دوست تو داری دانی

جان ببر نیز که می‌بتوانی

به دلی صحبت تو نیست گران

چه حدیثست به جان ارزانی

گویمت بوسه مرا گویی جان

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

ای حریم حرمت یزدانی

وی نهاد لطفت جسمانی

از نکوئی دوم فردوسی

وز بلندی شرف کیوانی

خوشتر از کارگه ار تنگی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جمال‌الدین عبدالرزاق
سید حسن غزنوی

بی تو دردی است ز هر درمانی

اینت بی دردی و بی درمانی

زلف پر فتنه فشانی هر دم

فتنه زلف چرا ننشانی

ماه روئی و چو چرخ دم ساز

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سید حسن غزنوی
کمال‌الدین اسماعیل

ای صفات کرمت روحانی

وی تو در ملک نظام ثانی

هر کجا حضرت تو، آسایش

هر کجا دولت تو، آسانی

همه زرهای جهان را نقشست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه