مثل ذره روزن همگان گشته هوایی
که تو خورشیدشمایل به سر بام برآیی
همه ذرات پریشان ز تو کالیوه و شادان
همه دستک زن و گویان که تو در خانه مایی
همه در نور نهفته همه در لطف تو خفته
غلط انداز بگفته که خدایا تو کجایی
همه همخوابه رحمت همه پرورده نعمت
همه شه زاده دولت شده در لبس گدایی
چو من این وصل بدیدم همه آفاق دویدم
طلبیدم نشنیدم که چه بد نام جدایی
مگر این نام نقیبی بود از رشک رقیبی
چه رقیبی چه نقیبی همه مکر است و دغایی
بجز از روح بقایی به جز از خوب لقایی
مده از جهل گوایی هله تا ژاژ نخایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسی عمیق از عشق و فراق است. شاعر به توصیف حال و هوای خود میپردازد که در آن همه چیز تحت تأثیر وجود معشوق قرار دارد. او اشاره میکند که همه ذرات وجود از نور و لطف معشوق بهرهمندند و در این حالت، هیچکس نمیتواند ادعا کند که خداوند دور است. شاعر در ادامه با ذکر احساسات خود در مورد وصال و جدایی، به کشمکشهای درونی و هزاران رقابت و حسادت که در عشق وجود دارد، اشاره میکند. او درخواست میکند که از جهل و نادانی پرهیز کنیم و به دنبال حقیقت باشیم. در نهایت، این شعر تجلیگر تجارب عاشقانه و فلسفی شاعر است که در لابهلای آن، جستجوی معنا و حقیقت نیز به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: مثل یک ذره، همهی موجودات تحت تأثیر نور و گرمای تو قرار دارند و وقتی تو مانند خورشید از بالای بام ظاهر میشوی، آنها احساس شعف و زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: تمام موجودات و ذرات جهان به نوعی تحت تأثیر تو هستند و شاداب و خوشحالند. همه در حال جشن و شادی و در حال بیان شادی خود هستند، زیرا تو در میان ما هستی.
هوش مصنوعی: همه موجودات در نور و روشنی تو نهفتهاند و همه در مهربانی و لطف تو قرار دارند. اگر کسی بگوید که خدایا تو کجایی، این حرف نادرستی است.
هوش مصنوعی: همه افرادی که با رحمت الهی همراه هستند، از نعمتها بهرهمند شدهاند و همه آنها به گونهای در لباس گدایی، فرزند شایستگی و ثروتاند.
هوش مصنوعی: به محض اینکه به این وصل و پیوند دست یافتم، تمام جهان را گشتم و به جستجوی آنچه میخواستم پرداختم، اما هیچکس نشنید که جدایی چقدر بد و ناپسند است.
هوش مصنوعی: آیا این نامی که به عنوان نقیب (رهبر یا راهنما) معرفی میشود، در حقیقت از حسادت رقیب ناشی است؟ چه اهمیتی دارد که رقیب باشد یا نقیب، همه چیز در نهایت شگرد و فریب است.
هوش مصنوعی: جز از روح بقایی و خوبیهای دنیایی، چیزی به ما نده. از جهل و نادانی صحبت نکن و بیخود حرف نزن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
[...]
تو چه ترکی تو چه ترکی که به رخ فرّ همایی
ز منت شرم نیاید که به من رخ ننمائی
من بیچاره مسکین که به هجر تو اسیرم
تو خودم باز نپرسی که تو چونی و کجائی
چه شکایت کنم از تو که تو خود نیک شناسی
[...]
مکن ای دوست نشاید که بخوانند و نیایی
و اگر نیز بیایی بروی زود نپایی
هله ای دیده و نورم گه آن شد که بشورم
پی موسی تو طورم شدی از طور کجایی
اگرم خصم بخندد و گرم شحنه ببندد
[...]
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
[...]
گر چه در کوی وفا جا نگرفتی و سرایی
ما نبردیم ز کوی طلبت رخت به جایی
بس خطا بود نگه باز نکردن که گذشتی
مکن اینها، که نکردیم نگاهت به خطایی
بر تن این سر شب و روز از هوس پای تو دارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.