با این همه مهر و مهربانی
دل میدهدت که خشم رانی
وین جمله شیشه خانهها را
درهم شکنی به لن ترانی
در زلزله است دار دنیا
کز خانه تو رخت میکشانی
نالان تو صد هزار رنجور
بی تو نزیند هین تو دانی
دنیا چو شب و تو آفتابی
خلقان همه صورت و تو جانی
هر چند که غافلند از جان
در مکسبه و غم امانی
اما چون جان ز جا بجنبد
آغاز کنند نوحه خوانی
خورشید چو در کسوف آید
نی عیش بود نه شادمانی
تا هست از او به یاد نارند
ای وای چو او شود نهانی
ای رونق رزم و جان بازار
شیرینی خانه و دکانی
خاموش که گفت و گو حجابند
از بحر معلق معانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و محبت عمیق و ناچیز آدمی به محبوبش صحبت میکند. شاعر به زیباییهای دنیا و تأثیرات منفی دوری از محبوب اشاره دارد و نشان میدهد که بدون عشق، زندگی سرد و تاریک میشود. همچنین، از تغییرات و نوسانات زندگی یاد میکند و به اهمیت وجود محبوب در زندگی انسانها تأکید میکند. به نوعی، او در این شعر به جستجوی معنا و عمق در زندگی و روابط اشاره دارد و به این نکته میرسد که در غیاب عشق، هیچ چیز شیرینی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: با وجود تمام محبت و مهربانیای که دارم، باز هم دلم را به تو میسپارم، حتی اگر باعث خشمم شوی.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر به این کار ادامه دهی، تمام زیباییها و ظرافتهای زندگی را بر هم خواهی زد و نمیتوانی زیباییهای دیگر را ببینی.
هوش مصنوعی: در این دنیا که مثل زلزله پر از آشفتگی است، تو دار و ندار خود را از خانهات جدا میکنی.
هوش مصنوعی: درد و رنج بسیاری از بیقراریهای دلدیوانه تو ناشی میشود و این را میدانی.
هوش مصنوعی: دنیا همانند شب تاریک است و تو همانند خورشید درخشان. مردم فقط ظاهری دارند و تو روح و جان آنها هستی.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه آنها از اهمیت روح و جان در کار و تجارت غافلند، همچنان دچار نگرانی و ناراحتی هستند.
هوش مصنوعی: زمانی که جان از بدن جدا شود، نوحهخوانان شروع به نوحهسرایی میکنند.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در کسوف قرار میگیرد، نه خبری از شادی است و نه جشنی در کار؛ در واقع، این حالت نشانهای از غم و ناراحتی است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که او در یادهاست، ناراحتی وجود ندارد؛ وای بر ما که او ناپدید شود.
هوش مصنوعی: ای دلانگیزترین جلوههای جنگ و زندگی، تو مانند شیرینی هستی در خانه و مغازهای که رونق میآورد.
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا حرف زدن مانع از درک عمیق معانی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن جنگی مرد شایگانی
معروف شده به پاسبانی
در گردنش از عقیق تعویذ
بر سرش کلاه ارغوانی
بر روی نکوش چشم رنگین
[...]
ای چشم و چراغ آن جهانی
وی شاهد و شمع آسمانی
خط نو نبشته گرد عارض
منشور جمال جاودانی
بی دیده ز لطف تو بخواند
[...]
عشقست نشان بی نشانی
از خود چو برون شوی بدانی
ای غایت عیش این جهانی
ای اصل نشاط و شادمانی
گر روح بود لطیف روحی
ور جان باشد عزیز جانی
گفتی که چگونهای تو بیما
[...]
تا بشنیدم که ناتوانی
دلتنگ شدم چنانکه دانی
گفتم شخصی بدان لطیفی
افسوس بود به ناتوانی
افتاد ز هاتفی به گوشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.