گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

به کوی دل فرورفتم زمانی

همی‌جستم ز حال دل نشانی

که تا چون است احوال دل من

که از وی در فغان دیدم جهانی

ز گفتار حکیمان بازجستم

به هر وادی و شهری داستانی

همه از دست دل فریاد کردند

فتادم زین حدیث اندر گمانی

ز عقل خود سفر کردم سوی دل

ندیدم هیچ خالی زو مکانی

میان عارف و معروف این دل

همی‌گردد به سان ترجمانی

خداوندان دل دانند دل چیست

چه داند قدر دل هر بی‌روانی

ز درگاه خدا یابی دل و بس

نیابی از فلانی و فلانی

نیابی دل جز از جبار عالم

شهید هر نشان و بی‌نشانی

 
 
 
دقیقی

دریغا میر بونصرا دریغا

که بس شادی ندیدی از جوانی

ولیکن راد مردان جهاندار

چو گل باشند کوته زندگانی

کسایی

به جام اندر تو پنداری روان است

و لیکن گر روان دانی روانی

به ماهی ماند ، آبستن به مریخ

بزاید ، چون فراز لب رسانی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کسایی
عنصری

شکفته شد گل از باد خزانی

تو در باد خزانی بی زیانی

همه شمشاد و نرگس گشتی ای دل

چه چیزی مردمی یا بوستانی

ز بوی موی پیچان سنبلی تو

[...]

ابوالفضل بیهقی

دریغا میر بونصرا دریغا

که بس شادی ندیدی از جوانی‌

و لیکن راد مردان جهاندار

چو گل باشند کوته زندگانی‌

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه