ماییم در این گوشه پنهان شده از مستی
ای دوست حریفان بین یک جان شده از مستی
از جان و جهان رسته چون پسته دهان بسته
دمها زده آهسته زان راز که گفتستی
ماییم در این خلوت غرقه شده در رحمت
دستی صنما دستی میزن که از این دستی
عاشق شده بر پستی بر فقر و فرودستی
ای جمله بلندیها خاک در این پستی
جز خویش نمیدیدی در خویش بپیچیدی
شیخا چه ترنجیدی بیخویش شو و رستی
بربند در خانه منمای به بیگانه
آن چهره که بگشادی و آن زلف که بربستی
امروز مکن جانا آن شیوه که دی کردی
ما را غلطی دادی از خانه برون جستی
صورت چه که بربودی در سر بر ما بودی
برخاستی از دیده در دلکده بنشستی
شد صافی بیدردی عقلی که توش بردی
شد داروی هر خسته آن را که توش خستی
ای دل بر آن ماهی زین گفت چه میخواهی
در قعر رو ای ماهی گر دشمن این شستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مضامین عشق، خودشناسی و مفهوم پستی و بلندیها اشاره دارد. شاعر از یک گوشه خلوت و مستی سخن میگوید و به دوستش میگوید که در این حال، آنها از دنیا رسته و در رحمتی غرق شدهاند. او به تذکر میدهد که باید به خود بپردازند و از درون خود را بشناسند. همچنین به افکاری درباره عشق و وابستگی، و خطر وابستگی به دیگران اشاره میکند. در نهایت، او به دوستش میگوید که نکند آنچه دیروز کرد، امروز هم تکرار شود و از بینش واقعی و معنوی خود دور بماند. این شعر نشاندهنده جستجوی معنای عمیق زندگی و ارزشهای درونی است.
هوش مصنوعی: ما در این گوشه به خاطر مستی پنهان شدهایم، ای دوست. ببین که دوستان دیگر چگونه به خاطر همین مستی، یکدل و یکجان شدهاند.
هوش مصنوعی: چون از دنیا و زندگی آزاد شدهام، مانند پستهای که پوستش بسته است، به آرامی نفس میزنم. این به خاطر رازی است که پیشتر بارها به آن اشاره کردهای.
هوش مصنوعی: ما در این خلوت غرق در رحمت هستیم، ای محبوب، دستی به یاری ما دراز کن و با این دست ما را کمک کن.
هوش مصنوعی: عاشق شدهام به خاطر فضای پایین و شرایط کمبود و ناپختگی، در حالی که تمامی بلندیها و عظمتها در این زمینگی در دست دارند.
هوش مصنوعی: جز خودت کسی را در درونت نمیدیدی، ای شیخ، پس چرا از این موضوع ناراحت بودی؟ بیخود و خود را رها کن تا آزاد شوی.
هوش مصنوعی: در خانهام در را به روی بیگانگان نبند، آن چهرهای که برای من گشوده بودی و آن زلفی که برایم بسته بودی، به یاد بیاور.
هوش مصنوعی: امروز ای عشق، مثل دیروز با من رفتار نکن. تو دیروز مرا از خانهام راندهای و باعث شدهای که به اشتباه بیفتم.
هوش مصنوعی: اگرچه تو را از نظر دور کردم، اما همیشه در دل و فکر من هستی. از چشمانم پنهان شدی، اما در دل من جا داری.
هوش مصنوعی: عقل و درک تو به نحوی ساده و بدون درد تبدیل شده است، که به عنوان دارویی برای هر کسی که خسته است به کار میرود، همانطور که تو خود خسته شدهای.
هوش مصنوعی: ای دل، به آن ماهی توجه کن و بگو چه هدفی داری؛ ای ماهی، اگر با این آب خصومتی داری، اینجا چه میکنی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باده خور و مستی کن مستی چه کنی از غم
دانی که به از مستی صد راه یکی مستی
آن روی به نیکویی خورشید جهانستی
وان یار به زیبایی چون حور جنانستی
خونخواره دو چشم او چون در نگرد شاید
گویی که دو جادو را آهنگ به جانستی
گر راز دو زلفینش ایام بدانستی
[...]
من پای همیکوبم ای جان و جهان دستی
ای جان و جهان برجه از بهر دل مستی
ای مست مکش محشر بازآی ز شور و شر
آن دست بر آن دل نه ای کاش دلی هستی
ترک دل و جان کردم تا بیدل و جان گردم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.