آن روی به نیکویی خورشید جهانستی
وان یار به زیبایی چون حور جنانستی
خونخواره دو چشم او چون در نگرد شاید
گویی که دو جادو را آهنگ به جانستی
گر راز دو زلفینش ایام بدانستی
شوریده شدی عالم خورشید نهان استی
کافر بشدی مؤمن, مؤمن بشدی مرتد
گر راه وصال او بر خلق بیانستی
ور قیصر رومی را زنار رفیقستی
راهش نشدی پنهان عیبش نه عیانستی
ور نعرهٔ مستان را در هجر خطر بودی
دایم رقم دولت سروی و بنانستی
گر زخم فراق او بر کوه گذر کردی
کُه را به جهان اندر چون موی میانستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت محبوبی میپردازد که شاعر او را به خورشید و حوریهای بهشت تشبیه میکند. شاعر به تأثیر شگفتانگیز چشمان او اشاره میکند که مانند جادوگری بر جان افراد تأثیر میگذارد. او در ادامه میگوید اگر کسی از راز زیباییهای محبوب آگاه باشد، دچار جنون عاشقانه خواهد شد. همچنین، بُعدی از عشق را مطرح میکند که میتواند دین افراد را تحت تأثیر قرار دهد و از آنها کافر یا مؤمن بسازد. در نهایت، شاعر به شدت درد و فراق ناشی از دوری محبوب اشاره میکند و میگوید که هیچکس نمیتواند مانند او در دنیا وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: تو همچون خورشید، زیبا و نورانی هستی و آن یار نیز به زیبایی، مانند حورهای بهشتی است.
هوش مصنوعی: چشمان او مانند دو حیوان درنده است که به هر طرف نگاه میکند، گویی دو جادوگر به جان انسان حمله کردهاند.
هوش مصنوعی: اگر از راز دو زلف او آگاه بودی، دیوانه میشدی؛ چرا که عالم آفتاب در خفا قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر طریقه رسیدن به او برای مردم روشن شود، کافر به مؤمن تبدیل میشود و مؤمن به مرتد.
هوش مصنوعی: اگر قیصر رومی دوستی داشته باشد که او را به اشتباهاتش آگاه نکند و عیوبش را پنهان کند، به راستی او راهی نخواهد داشت که از عیبهایش آگاه شود.
هوش مصنوعی: اگر ناله و فریاد عاشقان در زمان جدایی خطرناک بود، همیشه سرنوشت خوشبختی چون سرو و خوشcrispenedham بود.
هوش مصنوعی: اگر زخم جدایی او را بر کوه انتقال دهی، کوه را در جهان مانند مویی در میان خود خواهی دید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باده خور و مستی کن مستی چه کنی از غم
دانی که به از مستی صد راه یکی مستی
من پای همیکوبم ای جان و جهان دستی
ای جان و جهان برجه از بهر دل مستی
ای مست مکش محشر بازآی ز شور و شر
آن دست بر آن دل نه ای کاش دلی هستی
ترک دل و جان کردم تا بیدل و جان گردم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.