گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

در دل خیالش زان بود تا تو به هر سو ننگری

و آن لطف بی‌حد زان کند تا هیچ از حد نگذری

با صوفیان صاف دین در وجد گردی همنشین

گر پای در بیرون نهی زین خانقاه شش دری

داری دری پنهان صفت شش در مجو و شش جهت

پنهان دری که هر شبی زان در همی‌بیرون پری

چون می‌پری بر پای تو رشته خیالی بسته‌اند

تا واکشندت صبحدم تا برنپری یک سری

بازآ به زندان رحم تا خلقتت کامل شدن

هست این جهان همچون رحم این جمله خون زان می‌خوری

جان را چو بررویید پر شد بیضه تن را شکست

جان جعفر طیار شد تا می‌نماید جعفری

 
 
 
مولانا

فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری

گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری

رومی‌رخان ماه‌وش زاییده از خاک حبش

چون نومسلمانان خوش بیرون شده از کافری

گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری

یا کبر منعت می‌کند کز دوستان یاد آوری

هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن

هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری

صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین

[...]

حکیم نزاری

ترک من و آشوبِ دل خاتونِ ماه خاوری

بُغناق برگیر و بنه بر سر کلاه کافری

بر دوش زلفت چون زره بگشاده از ابرو گره

برده ز هفت اختر فره بسته قبایِ ششتری

بار و برت سیب و عنب نوشینْ دهان تریاکْ لب

[...]

امیرخسرو دهلوی

ای چهرهٔ زیبای تو رشکِ بتانِ آزری

هر چند وصفت می‌کنم، در حسن از آن زیباتری

هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر

شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری

آفاق را گردیده‌ام، مهر بتان ورزیده‌ام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه