تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده
بدیده گریه ما را بدین بخندیده
بخند جان و جهان چون مقام خنده تو راست
بکن که هر چه کنی هست بس پسندیده
ز درد و حسرت تو جان لالهها سیه است
گل از جمال رخ توست جامه بدریده
ز خلق عالم جانهای پاک بگزیدند
و آنگهان ز میانشان تو بوده بگزیده
بدانک عشق نبات و درخت او خشک است
به گرد گرد درخت من است پیچیده
چو خشک گشت درختم بسی بلندی یافت
چو زرد گشت رخم شد چو زر بنازیده
خزینههای جواهر که این دلم را بود
قمارخانه درون جمله را ببازیده
هزار ساغر هستی شکسته این دل من
خمار نرگس مخمور تو نسازیده
ز خام و پخته تهی گشت جان من باری
مدد مدد تو چنین آتشی فروزیده
مرا چو نی بنوازید شمس تبریزی
بهانه بر نی و مطرب ز غم خروشیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عاشقانه و درد و رنج ناشی از جدایی میپردازد. شاعر از دیده نشدن خود و نادیده گرفتن معشوقش به گریه و اندوه اشاره میکند. او میگوید که شادی و خنده معشوقش مورد پسند است و هر چه کند زیباست. درد و حسرت درون او را مثل لالهها سیاه کرده و زیبایی معشوقش مثل گل است. شاعر به عشق و انتخابهایش در زندگی میپردازد و اشاره دارد که آن عشق همچون درختی درختی خشکیده است. با این حال، به رغم شکستها و دردهایی که متحمل شده، همچنان در جستجوی عشق و وصال است. در انتها، شاعر احساس ناامیدی خود را به تصویر میکشد و از آتش محبت میگوید که درون او شعلهور است.
هوش مصنوعی: تو به روشنی دیدهای و ما را نادیده گرفتهای. حالا به گریه و اندوه ما میخندی.
هوش مصنوعی: با لبخند به زندگی و دنیا رنگ و بویی بده، زیرا خنده تو به همه چیز زیبایی میبخشد و هر کاری که انجام دهی، پسندیده و دلنشین خواهد بود.
هوش مصنوعی: به خاطر درد و حسرت تو، حال لالهها مانند سیاهی است و گل، به دلیل زیبایی چهره تو، لباسش پاره و تمیز نیست.
هوش مصنوعی: از میان انسانهای پاک و نیات خوب، تعدادی انتخاب کردند و تو نیز یکی از آنها هستی که از میان آنها برگزیده شدهای.
هوش مصنوعی: خودت باید بدانی که عشق مانند یک گیاه است و درخت آن خشک شده؛ در اطراف درخت من دور تا دور، پیچیده است.
هوش مصنوعی: وقتی درخت خشک شد، بلندتر و سر به فلک کشید، اما وقتی چهرهام زرد شد، مانند زر و طلا زیبا و دلربا شد.
هوش مصنوعی: دلم پر از گنجینههای گرانبهاست، اما این قمارخانهای که درونم است، همه آنها را به باد داده است.
هوش مصنوعی: دل من پر از حسرت و درد است، هرچند که به نظر میرسد بهواسطهی زیبایی و سحر نرگس تو دلتنگی و خمار از دست دادهام.
هوش مصنوعی: جان من از احساسات خام و پخته خالی شده است، ای کاش کمک کنی. این شعله آتشین در درون من برافروخته شده است.
هوش مصنوعی: شمس تبریزی مانند نی به من نوازی میکند و من از غم و اندوهم بهانهای برای نواختن و آواز سرایی پیدا میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زهی نظیر تو چشم زمانه نادیده
سیاستت به سزا گوش چرخ مالیده
خرد که بر دوجهان نافذست فرمانش
در آستان تو جز بندگی نورزیده
ستارگان که ز آفاق بر سر آمده اند
[...]
وزیر عالم عادل ربیب دولت و دین
ایا بطوع فلک طاعت تو ورزیده
هر آنچه بسته ضمیر تو، عقل نگشوده
هر آنچه دوخته رای تو، چرخ ندریده
زبس که درشبشبهتفکندهپرتوصدق
[...]
میار فخر باستاد و شیخ و جد و پدر
که بوده علم و عملشان همه پسندیده
قراضه ئی بتو گرزان رسید بیرون آر
و گرنه جمله جهان گنج گیر پوشیده
زهی جمال تو خورشید مشرق دیده
بتنگی دهنت هیچ دیده ی نادیده
سواد خطّ تو دیباچه صحیفه ی دل
هلال ابروی تو طاق منظر دیده
مه جبین تو بر آفتاب طعنه زده
[...]
جواب داد به زینب که ای ستمدیده
کسی ندیده چنین ظلم بلکه نشنیده
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.