گنجور

 
مولانا

این چه باد صرصر است از آسمان پویان شده

صد هزاران کشتی از وی مست و سرگردان شده

مخلص کشتی ز باد و غرقه کشتی ز باد

هم بدو زنده شده‌ست و هم بدو بی‌جان شده

باد اندر امر یزدان چون نفس در امر تو

ز امر تو دشنام گشته وز تو مدحت خوان شده

بادها را مختلف از مروحه تقدیر دان

از صبا معمور عالم با وبا ویران شده

باد را یا رب نمودی مروحه پنهان مدار

مروحه دیدن چراغ سینه پاکان شده

هر که بیند او سبب باشد یقین صورت پرست

و آنک بیند او مسبب نور معنی دان شده

اهل صورت جان دهند از آرزوی شبه‌ای

پیش اهل بحر معنی درها ارزان شده

شد مقلد خاک مردان نقل‌ها ز ایشان کند

و آن دگر خاموش کرده زیر زیر ایشان شده

چشم بر ره داشت پوینده قراضه می‌بچید

آن قراضه چین ره را بین کنون در کان شده

همچو مادر بر بچه لرزیم بر ایمان خویش

از چه لرزد آن ظریف سر به سر ایمان شده

همچو ماهی می‌گدازی در غم سرلشکری

بینمت چون آفتابی بی‌حشم سلطان شده

چند گویی دود برهان است بر آتش خمش

بینمت بی‌دود آتش گشته و برهان شده

چند گشت و چند گردد بر سرت کیوان بگو

بینمت همچون مسیحا بر سر کیوان شده

ای نصیبه جو ز من که این بیار و آن بیار

بینمت رسته از این و آن و آن و آن شده

بس کن ای مست معربد ناطق بسیارگو

بینمت خاموش گویان چون کفه میزان شده

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۲۳۷۰ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
وطواط

پیکری روشن چو جان ، لیکن بلای جان شده

زاده از کان و پر از گوهر بسان کان شده

مملکت را همچو جان بایسته قالب را ولیک

صد هزاران قالب از تأثیر او بی جان شده

مشرب لذات جباران ازو تیره شده

[...]

سلمان ساوجی

ای کمان ابرویت را جان من قربان شده

شام زلفت را نسیم صبح سر گردان شده

نقطه ی خالت سواد عین خورشید آمده

آتش لعلن ذهاب چشمه ی حیوان شده

با همه خوردی دهان توست در روز سفید

[...]

بابافغانی

باز آن مه در سمند ناز در جولان شده

فتنه را سر کرده و سر فتنه ی دوران شده

تا صف خوبان شهر آشوب را بر هم زند

کرده بر اهل نظر جولان و در میدان شده

چن بعزم گوی بازی رانده بیرون رخش ناز

[...]

نظیری نیشابوری

ای درت مجموعه ذرات سرگردان شده

آفتابی دایم از برج شرف تابان شده

نه فلک زیر و زبر هر روز بیرون کرده‌اند

تا به طراحان بزمت طرح کار آسان شده

اوج سقفش اختر آیین است گویی آسمانست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه