خواجه غلط کردهای در روشِ یار من
صد چو تو هم گم شود در من و در کار من
نبود هر گردنی لایق شمشیر عشق
خون سگان کی خورَد؟ ضیغَمِ خونخوارِ من
قلزم من کی کشد تخته هر کشتیی ؟
شوره تو کی چرد ز ابر گهربار من
سر بمگردان چنین پوز مجنبان چنان
چون تو خری کی رسد در جو انبار من ؟
خواجه به خویش آ یکی چشم گشا اندکی
گرچه نه بر پای توست اندک و بسیار من
گفت که « عاشق چرا مست شد و بیحیا ؟»
باده حیا کی هلد !؟ خاصه ز خمار من
فتنه گرگی شده هم دغل و مکر او
دام وی از وی کند قانص عیار من
بر سر بازار او گرگ کهن کی خرند ؟
هر طرفی یوسفی زنده به بازار من
همچو تو جغدی کجا باغ ارم را سزد ؟
بلبل جان هم نیافت راه به گلزار من
مفخر تبریزیان شمس حق و دین بگو
بلک صدای تو است این همه گفتار من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ضَیغَم یعنی شیر درنده
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
باز فروریخت عشق از در و دیوار من
باز ببرید بند اشتر کین دار من
بار دگر شیر عشق پنجه خونین گشاد
تشنه خون گشت باز این دل سگسار من
باز سر ماه شد نوبت دیوانگی است
[...]
ای که ندانی که چیست حالِ من و یارِ من
بیش ملامت مکن غافلی از کارِ من
چند بطون و ظهور عاشق و عینِ حضور
منتظران را وقوف نیست بر اسرارِ من
از من و از خود مگو کز شرفِ یار من
[...]
عشق نورزیده بود جان سبکبار من
بر تو مرا فتنه کرد این دل بیکار من
گر خبر از درد من نیست ترا، در نگر
تا بتو گوید درست روی چو دینار من
ای که بیازردهای بیسببم بارها
[...]
نیست جز اقرار عشق حاصل گفتار من
چهره به خونین رقم حجت اقرار من
عشق تو زآغاز کار برد قرار دلم
تا به چه گیرد قرار عاقبت کار من
خانه من پست شد رخنه به جان درفتاد
[...]
رهن می ناب شد، جبه و دستار من
رفت به باد فنا، خرمن پندار من
مطرب قانون عشق پرده دری ساز کرد
شد کف دریای خون پرده اسرار من
رشته عشق مجاز سر به حقیقت کشید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.