به خدا میل ندارم نه به چرب و نه به شیرین
نه بدان کیسه پرزر نه بدین کاسه زرین
بکشی اهل زمین را به فلک بانگ زند مه
که زهی جود و سماحت عجبا قدرت و تمکین
چو خیال تو بتابد چو مه چارده بر من
بگزد ساعد و اصبع ز حسد زهره و پروین
هله المنه لله که بدین ملک رسیدم
همه حق بود که می گفت مرا عشق تو پیشین
چو مرا بر سر پا دید به سر کرد اشارت
که رسید آنچ تو خواهی هله ایمن شو و بنشین
همه خلق از سر مستی ز طرب سجده کنانش
بره و گرگ به هم خوش نه حسد در دل و نی کین
نشناسند ز مستی ره ده از ره خانه
نشناسند که مردیم عجب یا گل رنگین
قدح اندر کف و خیره چه کنم من عجب این را
بخورم یا که ببخشم تو بگو ای شه شیرین
تو بخور چه بود بخشش هله که دور تو آمد
هله خوردم هله خوردم چو منم پیش تو تعیین
تو خور این باده عرشی که اگر یک قدح از وی
بنهی بر کف مرده بدهد پاسخ تلقین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نوعی از بیمیلی و بینیازی از دنیا و تمایلات دنیوی اشاره میکند. او نه به ثروت و نه به نعمتهای ظاهری علاقه دارد و بیشتر به جود و بخشش خداوند و قدرت مطلق او توجه دارد. شاعر بیان میکند که عشق الهی او را به صحنهای میکشاند که همه موجودات از سر مستی در برابر آن سجده میکنند و در این حالت، انسانها به دور از حسد و کینه با یکدیگر کنار میآیند. در نهایت، شاعر به چالشی در خوردن یا بخشیدن اشاره میکند و از معشوق خود که نماد الهی است میخواهد نظرش را درباره این موضوع بیان کند. این شعر در پیوند با عشق الهی و بینیازی از دنیا و مادیات است.
هوش مصنوعی: من به خداوند هیچ تمایلی ندارم، نه به لذتها و خوشیهای دنیوی، نه به ثروت زیاد و نه به ظرفهای زرینی که پر از مال و منالاند.
هوش مصنوعی: اگر اهل زمین را به آسمان بکشند، ماه ندا سر میدهد که چه خوب است بخشش و generosity. شگفتی قدرت و تسلط را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: زمانی که تصور تو مانند نور ماه چهاردهم بر من میتابد، ساعد و انگشتانم به خاطر حسد، زهره و پروین را میآزارد.
هوش مصنوعی: بیایید به شکرانه خداوند که به این مقام رسیدم. همهچیز حق است، همانطور که عشق تو همیشه در دل من بود.
هوش مصنوعی: وقتی مرا بر پا دید، با اشارهای فهماند که اکنون زمان رسیدن به خواستهات است. پس آرامش بگیر و بنشین.
هوش مصنوعی: تمام مردم به خاطر شادی و شوق، سجدهوار به او احترام میگذارند، و حتی اگر در دلشان حسادتی باشد، نمیتوانند آن را نشان دهند. همگان به خوشی و شادی او خوشحالاند و از احساسات منفی دور میشوند.
هوش مصنوعی: در حالتی که مست و سرخوش هستم، نمیتوانند مرا از راه خودم یا از راهی که به خانهام میرود بشناسند. به عجب است که آیا من مردهام یا این که مانند گلی رنگین در این حال به سر میبرم.
هوش مصنوعی: با یک جام در دستم و سردرگم، نمیدانم چه کنم. شگفت این است که آیا این را بنوشم یا به تو بگذارم. تو بگو، ای پادشاه شیرینزبان!
هوش مصنوعی: تو بخور، که در این بخشش چه اهمیتی دارد. وقتی تو به من نزدیک شدی، من هم از تو خوردم و نوشیدم، زیرا من پیش تو قرار دارم.
هوش مصنوعی: این بادهای که تو مینوشی از عرش به زمین آمده، چنان خاص است که اگر یک جرعه از آن به دست مردهای برسانی، او هم به زندگی و آگاهی بازمیگردد و به تعلیمات پاسخ خواهد داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بده آن مرد ترش را قدحی ای شه شیرین
صدقات تو روان است به هر بیوه و مسکین
صدقات تو لطیف است توان خورد دو صد من
که نداند لب بالا و نجنبد لب زیرین
هله ای باغ نگویی به چه لب باده کشیدی
[...]
پای از خانه برون نه که بروید گل و نسرین
به صبا گوی حکایت ز لب شکر شیرین
خود یکی بوسه بده بر دهن تنگ شکوفه
که گل و لاله بسوزد ز دم عاشق مسکین
توئی در دل که بگوئی سخن خویش وگر نه
[...]
هله! ای ساقی جانها، بده آن باده رنگین
مگر این فاتحه ما بچشد لذت آمین
برو، ای ناصح و بنشین، نتوانم که نمیرم
بر آن طلعت زیبا، بر آن شیوه شیرین
همه ذرات جهان مظهر حقند، فاما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.