پای از خانه برون نه که بروید گل و نسرین
به صبا گوی حکایت ز لب شکر شیرین
خود یکی بوسه بده بر دهن تنگ شکوفه
که گل و لاله بسوزد ز دم عاشق مسکین
توئی در دل که بگوئی سخن خویش وگر نه
چه حکایت کند از تو دل شوریدهٔ غمگین
عاشقی را تو بکشتی به سر دار ز غیرت
دل صد پارهٔ غنچه شد از او خسته و خونین
دوش در ره شکنی از سر زلف تو گشاد
باد را گفتم از آن سلسله مو غالیه برچین
دی به اغیار بگفتم سخن درد دل خویش
هاتفی گفت به گوشم که مگو بیهده چندین
دید در پرده سحرگه ز پس پرده جمالت
ناصر سوخته دل گشت چنین بیدل و بیدین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر درباره عشق و احوالات عاشقانه است. شاعر به زیباییها و دلتنگیهای عشق اشاره میکند. او میگوید که عشق واقعی مانند گل و نسرین، باید بیرون بیاید و خود را نشان دهد. دل عاشق از درد جدایی و غم پاره شده و در پیشگاه معشوق، با حسرت و عشق سخن میگوید. او بوسهای برای معشوق و شکوفهها درخواست میکند و از زخمهای دلش میگوید. در نهایت، شاعر اشاره میکند که چگونه عشق او را درگیر کرده و باعث شده تا درباره دردهایش با دیگران صحبت کند، ولی دیگری از مصیبت عشق او بیخبر است. این شعر نشاندهنده زیبایی و سختیهای عشق است.
هوش مصنوعی: از خانه بیرون نرو، زیرا گلها و نسرینها با نسیم به صدا درآمده و داستانی از لبهای شیرین تو را بازگو میکنند.
هوش مصنوعی: بهتر است یک بوسه به گل شکوفه بزنید تا حس عشق و زیبایی در دل گل و لاله شعلهور شود. عشق مسکین میتواند تأثیر عمیقی بر طبیعت و زیباییهای آن بگذارد.
هوش مصنوعی: تو در دل خود رازهایی داری که با آنها سخن میگویی؛ وگرنه، دل نگران و پریشان از غم تو چه چیزی میتواند دربارهات بگوید؟
هوش مصنوعی: عشقی که تو با کشتن او به پایان رساندی، دل را به شدت جریحهدار کرد و مانند صد پارهٔ غنچه که پژمرده و خونین شود، درون او را هم زخم زد.
هوش مصنوعی: دیشب در راهی که از زلف تو میگذشت، بادی سست و نرم وزید. به باد گفتم که از آن دسته موها، گلهای خوشبو و زیبا را بچیند.
هوش مصنوعی: روزی به دیگران درد دل خود را بیان کردم. ناگهان صدایی به من گفت که نباید این موضوعات را به بیهوده و به فراوانی بگویی.
هوش مصنوعی: در سپیدهدم، نداهایی از زیبایی تو را شنیدم و دلم آتش گرفت و بیاختیار به شدت دچار عشق و جنون شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خدا میل ندارم نه به چرب و نه به شیرین
نه بدان کیسه پرزر نه بدین کاسه زرین
بکشی اهل زمین را به فلک بانگ زند مه
که زهی جود و سماحت عجبا قدرت و تمکین
چو خیال تو بتابد چو مه چارده بر من
[...]
هله! ای ساقی جانها، بده آن باده رنگین
مگر این فاتحه ما بچشد لذت آمین
برو، ای ناصح و بنشین، نتوانم که نمیرم
بر آن طلعت زیبا، بر آن شیوه شیرین
همه ذرات جهان مظهر حقند، فاما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.