آن شاخ خشک است و سیههان ای صبا بر وی مزن
ای زندگی باغها وی رنگ بخش مرد و زن
هان ای صبای خوب خد اندر رکابت می رود
آب روان و سبزهها وز هر طرف وجه الحسن
دریادلی و روشنی بر خشک و بر تر می زنی
او سخت خشک است و سیه بر وی مزن از بهر من
من خیره روتر آمدم بر جود تو راهی زدم
این کی تواند گفت گل با لاله یا سرو و سمن
ای باغ ساز و دست نی چون عقل فوق و پست نی
هستی چو نحل خانه کن یا جان معمار بدن
خواهی که معنی کش شوم رو صبر کن تا خوش شوم
رنجور بسته فن بود خاصه در این باریک فن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تصویر باغ و زندگی میپردازد و به صبا (باد صبح) خطاب میکند که بر شاخ خشک نوزد. او بر این باور است که زندگی با رنگ و نشاط به مرد و زن رونق میبخشد. شاعر اشاره میکند که در میان خشکی و تاریکی، زندگی و زیبایی همچنان وجود دارد و او به جستجوی معنا و رشد میپردازد. او از صبای زیبا میخواهد که در این باریکه زندگی، او را صبر دهد تا به خوشی و شادابی برسد و از درد و رنج رهایی یابد. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که انسان باید بتواند به رغم سختیها، راه خود را پیدا کند و به شکوفایی برسد.
هوش مصنوعی: این شاخ خشک، که نشانهی مردهگی و بیحالی است، را با وزش خود تحت تأثیر قرار نده. ای نسیم که زندگی به باغها میبخشی، بر آن ندم، زیرا نمیتواند زندگی بیاورد و رنگ و نشاطی به مردان و زنان بدهد.
هوش مصنوعی: ای نسیم دلانگیز، زیباییهای تو باعث میشود که زندهدلی در کنارت به حرکت درآید. آبی روان و سرسبز در کنارهها و از هر سو زیبایی را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: با شجاعت و روشنی خودت بر هر چیز خشک و تر تأثیر میگذاری، اما او بسیار سرد و تاریک است؛ به خاطر من بر او ضربه نزن.
هوش مصنوعی: من با تکیه بر بزرگی و سخاوت تو، قدمی به جلو برداشتم. چه کسی میتواند بگوید که گل در کنار لاله یا سرو در کنار سمن قرار دارد؟
هوش مصنوعی: ای باغبان، با ساز و نی خود، چون فکر و عقل در بالاترین و پایینترین مرتبهها هستی، مانند زنبور عسل، میتوانی خانهای برای جان در بدن بسازی.
هوش مصنوعی: اگر تمایل داری که من کشیدهتر و آزادتر شوم، صبر کن تا خوشحال و شاداب گردم. در این مسیر سختی و رنج، مانند هنر و فنونی خاصی است که باید با دقت و تحمل طی شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گلبن نوان اندر چمن عریان چو پیش بت شمن
نه یاسمین و نه سمن نه سوسن و نه نسترن
ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من
تا یک زمان زاری کنم بر رَبع و اَطلال و دِمَن
رَبع از دلم پرخون کنم خاک دمن گلگون کنم
اطلال را جیحون کنم از آب چشم خویشتن
از روی یار خرگهی ایوان همی بینم تهی
[...]
از غرب سوی شرق زن بد خواه را بر فرق زن
بر فرق او چون برق زن مگذار ازو نام و نشان»
کز باده می زاید فرح
در سینه غمگین من
هایل هیونی تیز دو، اندک خور بسیار رو
از آهوان برده گرو در پویه و در تاختن
هامون گذاری کوه وش، دل بر تحمل کرده خوش
تا روز هر شب بارکش، هر روز تا شب خارکن
چون باد و چون آب روان در دشت و در وادی دوان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.