به خدایی که در ازل بودهست
حی و دانا و قادر و قیوم
نور او شمعهای عشق فروخت
تا بشد صد هزار سر معلوم
از یکی حکم او جهان پر شد
عاشق و عشق و حاکم و محکوم
در طلسمات شمس تبریزی
گشت گنج عجایبش مکتوم
که از آن دم که تو سفر کردی
از حلاوت جدا شدیم چو موم
همه شب همچو شمع می سوزیم
ز آتشش جفت وز انگبین محروم
در فراق جمال او ما را
جسم ویران و جان در او چون بوم
آن عنان را بدین طرف برتاب
زفت کن پیل عیش را خرطوم
بیحضورت سماع نیست حلال
همچو شیطان طرب شده مرحوم
یک غزل بیتو هیچ گفته نشد
تا رسید آن مشرفه مفهوم
بس به ذوق سماع نامه تو
غزلی پنج شش بشد منظوم
شام ما از تو صبح روشن باد
ای به تو فخر شام و ارمن و روم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره خداوندی است که ازل و ابد را در بر میگیرد و ویژگیهایی چون حیات، علم، قدرت و قیومیت دارد. نور او باعث شکوفایی عشق و درک عمیقتری از وجود میشود. در شعر، شاعر به عشق و آتش فراق خداوند اشاره میکند و بیان میکند که از لحظهای که از وجود او فاصله گرفتهاند، دچار غم و حسرت شدهاند. او همچنین به سماع و نوعی شادی اشاره میکند که بدون حضور خداوند حلال نیست. در نهایت، شاعر آرزو میکند که شام و روزش با نور و زیبایی وجود خداوند روشن و پررنگ باشد.
هوش مصنوعی: به خدایی که از آغاز وجود داشته و همیشه زنده، با علم و قدرت و نگهداری کامل است.
هوش مصنوعی: نور او مانند شمعهای عشق است که با روشنایی خود، جانها و دلهای بسیاری را زنده کرده و به عشق و اشتیاق دچار ساخته است.
هوش مصنوعی: از یک فرمان، جهان پر از عاشق و عشق و حاکم و محکوم شد.
هوش مصنوعی: شمس تبریزی به رازها و اسرار عمیق دست یافته و گنجینهای از عجایب را در اختیار دارد که پنهان مانده است.
هوش مصنوعی: از زمانی که تو رفتی، ما از شیرینی زندگی جدا شدیم و حالمان مانند موم شده است.
هوش مصنوعی: ما هر شب مانند شمعی میسوزیم و به خاطر آتشاش در عذابیم و از شیرینی زندگی بیبهره هستیم.
هوش مصنوعی: در دوری و جدایی از زیبایی او، بدن ما خراب و ویران است، و روح ما در او مانند جغدی بیسرگردان.
هوش مصنوعی: عنان را به این سمت بچرخان و شادابی زندگی را با قدرت و مهارت به جلو ببر.
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، هیچ حال و هوای شادی وجود ندارد، و همچون شیطان، شادی و سرور به طرز غیرمجاز و نادرست به سراغ من آمده است.
هوش مصنوعی: هیچ غزلی بدون حضور تو سروده نشده است تا زمانی که آن حالت خاص و زیبا به وجود آمد.
هوش مصنوعی: به خاطر لذت و شوقی که از شنیدن نامهات دارم، غزلی پنج یا شش بیتی سرودهام.
هوش مصنوعی: ای کاش شب ما با روشنی تو آغاز شود، تو که به خودت میبالید در شام، ارمن و روم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای تو بحر و فضایل تو درر
وای تو چرخ و مکارم تو نجوم
ای به حری به هر زبان ممدوح
وی به رادی به هر مکان مخدوم
لیکن اینجا موانعی است مرا
[...]
معدلت اندرین زمانهٔ شوم
شد چو سیمرغ وکیمیا معدوم
میر خوبان کشید نامعلوم
حشم زنگ در حوالی روم
گشت پوشیده زان سواد حشم
عدل نوشیروان بظلم سدوم
من بر او عاشقم هنوز چنان
[...]
ای جهان را بزرگیت معلوم
وای خرد را کفایتت مفهوم
سخنت باد بر دل وزرا
گرم چون انگبین و نرم چو موم
ولیت بر کنار آب حیات
[...]
آفرین باد بر چو تو مخدوم
ای نکوسیرت خجسته رسوم
ای بصورت فرود دور فلک
وی بمعنی ورای سیر نجوم
دخل مدح تو از خواص و عوام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.