چو روی چرخ شد از صبح چون صحیفه سیم
ز قصر شاه مرا مژده داد باد نسیم
که عز ملت محمود سیف دولت را
ابوالمظفر سلطان عادل ابراهیم
فزود حشمت و رتبت به دولت عالی
چو کرد مملکت هند را بدو تسلیم
به نام فرخ او خطبه کرد در همه هند
نهاد بر سر اقبالش از شرف دیهیم
یکی ستام مرصع به گوهر الوان
علی جواد کالنجم صبح لیس بهیم
به سم و دیده سیاه و به دست و پای سپید
میان و ساقش لاغر بروسرینش جسیم
بر آب همچون کشتی و بر هوا چون باد
به کوه همچو گوزن و به دشت همچو ظلیم
به گاه گشتن جولان کند به حلقه نون
به کوه همچو گوزن و به دشت همچو ظلیم
به گاه گشتن جولان کند به حلقه نون
به گاه جستن بیرون جهد ز چشمه میم
خجسته بادا بر شاه خلعت سلطان
به کامگاری بر تخت و ملک باد مقیم
منجمان همه گفتند کاین دلیل کند
به حکم زیج بتانی که هست در تقویم
نه دیر زود خطیبان کنند بر منبر
به نام سیف دول خطبه های هفت اقلیم
به سال پنجه ازین پیش گفت بوریحان
در آن کتاب که کردست نام او تفهیم
که پادشاهی صاحبقران شود به جهان
چو سال هجرت بگذشت تی و سین و سه جیم
هزار شکر به هر ساعتی خدا را
که داد ما را شاهی بزرگوار و کریم
مبارزی که به هیجا ز تیغ و نیزه او
بترس باشد ترس و به بیم باشد بیم
اگر دو آید پیشش کند به نیزه یکی
وگر یک آید نزدش کند به تیغ دونیم
ز تیغ همچو شهابش همان رسد به عدو
کجا رسد ز شهاب فلک به دیو رجیم
خدایگانا آن رانده ز تیغ به هند
که آن نراند کلاب و عدی به تیم و تمیم
شده ز بس خون بیجاده سم گوزن به کوه
شده به بحر عقیقین پشیزه ماهی سیم
کنون به دولت تو ملک را فزاید فر
کنون به فر تو هندوستان شود چو نعیم
به باغهاش نروید مگر که اغچه زر
به روز ابر نبارد مگر که در یتیم
همیشه تا سر زلفین نیکوان بتان
چوخی و جیم شود هر دو بر صحیفه سیم
ز نجم سعدت بادا زمان زمان الهام
ز بخت نیکت بادا زمان زمان تعلیم
زمین ز عدل تو مانند باغ تو چو بهشت
جهان ز عدل تو مانند قصر تو چو حریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به ستایش و تمجید از سلطنت ابراهیم، سلطان عادل و بزرگوار هند، میپردازد. شاعر با زبانی توصیفی به تشریح اوضاع سیاسی و اجتماعی هند در زمان سلطنت او میپردازد و بر شکوه و عظمت دولت وی تأکید میکند. او به رحمت و برکتهای خداوند برای این سلطان اشاره میکند و از قدرت و شجاعت او در میدان جنگ سخن میگوید. همچنین، شاعر دعا میکند که سلطنت ابراهیم پایداری و برکت بیشتری برای ملت به ارمغان بیاورد و بر زمین و زمان، عدل و برکت او حاکم باشد. متن در قالب شعر و با تصاویری زیبا و شاعرانه بیان شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید بر افراز، همچون صفحهای نقرهای، نسیم صبحگاهی از قصر پادشاه به من خبر خوشی را رساند.
هوش مصنوعی: این جمله به تمجید از شخصیت و مقام شخصی به نام ابراهیم است که او را به عنوان یک سلطان عادل و مدافع عزت ملت معرفی میکند. او به عنوان یک حاکم با فضیلت و وفادار به مسئولیتهایش شناخته میشود که در حفظ و دفاع از دولت و مردم خود کوشا است.
هوش مصنوعی: با افزوده شدن به شکوه و جایگاه عالی، هنگامی که هند را به او سپردند، به موفقیت بزرگی دست یافت.
هوش مصنوعی: در آغاز سخن، به نام خوشبختی او از سر تا سر هند صحبت کرد و تاج افتخار را بر سر اقبالش گذاشت.
هوش مصنوعی: یکی از درخشانترین و باارزشترین افراد، مانند ستارهای در آسمان صبح روشن است که هیچ گونه تاریکی و ابهامی ندارد.
هوش مصنوعی: به چشمان تیره و سمهای سیاه، و دست و پای سفیدی که دارد، با قامت لاغر و اندام کشیدهای که به نظر میرسد بزرگ و تنومند است.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف ویژگیهای موجودات و حالات آنها در مکانهای مختلف میپردازد. میتوان گفت که یک موجود میتواند به راحتی و آزادی در روی آب مانند یک کشتی حرکت کند و در آسمان مانند باد جولان دهد. همچنین، در کوهها مانند یک گوزن چابک و در دشت همچون یک مرغ ساده و سبکبال باشد. این توصیف، حالتی از رهایی و توانایی را در خود دارد که به حرکت و زندگی موجودات اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در زمان گردش، او مانند گوزن در کوهها و همچون شترمرغ در دشت به حرکت درمیآید و جولان میکند.
هوش مصنوعی: در زمان جستجو و گشت و گذار، به دور نان میچرخد و زمانی که پرش میکند، از چشمهٔ میم بیرون میزند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال شاه که در لباس سلطنت و خوشحالی بر تخت نشسته و در سرزمین خود حاکمیت دارد.
هوش مصنوعی: نجومدانان همه گفتند که این نشانهای است بر فرمانی که در جدولهای نجومی برای تعیین زمان وجود دارد.
هوش مصنوعی: خطیبان بر روی منبر به نام سیفالدوله صحبت میکنند و این سخنان به دورانی مربوط میشود که در همه نقاط جهان شنیده میشود.
هوش مصنوعی: در پنجاه سال پیش از این، بوریحان در کتابی که تألیف کرده، درباره شخصی به نام تفهیم صحبت کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی سال هجرت به پایان میرسد و به عدد خاصی میرسد، پادشاهی با ویژگیهای برجسته و خاص در دنیا به وجود خواهد آمد.
هوش مصنوعی: به خاطر نعمتهایی که خداوند به ما داده، هر لحظه شکرگزاری میکنیم که شاهی بزرگ و با سخاوت داریم.
هوش مصنوعی: مبارزی که با شمشیر و نیزهاش میجنگد، اگر کسی از او بترسد، خود نیز در دل ترس دارد و احساس نگرانی میکند.
هوش مصنوعی: اگر دو نفر به او نزدیک شوند، یکی را با نیزه میزند و اگر فقط یکی به او نزدیک شود، او را با تیغ خود دو نیم میکند.
هوش مصنوعی: تیغ او مانند شهابی است که به دشمن آسیب میزند، همانگونه که شهابهای آسمانی به دیو شقی نمیرسند.
هوش مصنوعی: خدایا، آن کسی را که به دست تیغ (شمشیر) به هند راندهاند، اینگونه میدانم که او از خاندان کلاب و عدی و تیم و تمیم راندۀ هیچکس نیست.
هوش مصنوعی: به خاطر خون زیادی که در بیراهه ریخته شده، سم گوزن به کوه رسیده و در دریا، مثل سکههای نقره، ماهی دیده میشود.
هوش مصنوعی: اکنون با وجود تو، سرزمینها رونق میگیرند و سرزمین هندوستان به مانند بهشت میشود.
هوش مصنوعی: به باغها نروید مگر زمانی که گلهای زرد در آن شکوفا شده باشند و در روزهای ابری، باران نبارد مگر اینکه بر سر یتیمان رحمتی بیافتد.
هوش مصنوعی: هر بار که زلفهای نیکو رویان میافتد، در دل عاشقان شادی و شوق پیدا میشود و این عشق بر صفحه زندگی همچون نقرهای درخشان نقش میبندد.
هوش مصنوعی: به معنای این است که به خاطر خوش شانسی و بخت خوب، در زمانهای متفاوت الهام و آموزشهای جدیدی برای شما فراهم میشود.
هوش مصنوعی: زمین به خاطر عدل و انصاف تو مانند یک باغ زیباست و جهان به واسطه عدل تو مثل یک قصر امن و محترم به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی که او کند از کان که به میتین سیم
مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم
بر آن صحیفة سیمین مسای مشک مقیم
که رنگ مشک نماید بر آن صحیفة سیم
مکن ستیزه اگر چند خوبرویان را
ستیزه کردن بیهوده عادتیست قدیم
غرض ز مشک نسیمست ، رنگ نیست غرض
[...]
سپهر دولت و دین آفتاب هفت اقلیم
ابوالمظفر شاه مظفر ابراهیم
کشید رایت منصور سوی لوهاور
به طالعی که تولا کند به دو تقدیم
قضا ز هیبت او دیده حال شرع قوی
[...]
تویی که دل بتو کردند عاشقان تسلیم
سلیم باشد ، اگر جان بتو دهند ، سلیم
یکی منم ، که اگر صد هزار جان بودم
بجان تو که کنم جمله را بتو تسلیم
ز طلعت تو بخورشید داده اند فروغ
[...]
ز مرگ چاره نباشد صحیح را و سقیم
کریم را بفنا رفتن است همچو لئیم
عزیز را چو ذلیل و جواد را چو بخیل
فصیح را چو کلیل و سفیه را چو فهیم
امید و بیم بعمر اندرست مردم را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.