من پاکباز عشقم تخم غرض نکارم
پشت و پناه فقرم پشت طمع نخارم
نی بند خلق باشم نی از کسی تراشم
مرغ گشاده پایم برگ قفس ندارم
من ابر آب دارم چرخ گهرنثارم
بر تشنگان خاکی آب حیات بارم
موسی بدید آتش آن نور بود دلخوش
من نیز نورم ای جان گرچه ز دور نارم
شاخ درخت گردان اصل درخت ساکن
گرچه که بیقرارم در روح برقرارم
من بوالعجب جهانم در مشت گل نهانم
در هر شبی چو روزم در هر خزان بهارم
با مرغ شب شبم من با مرغ روز روزم
اما چو باخود آیم زین هر دو برکنارم
آن لحظه باخود آیم کز محو بیخود آیم
شش دانگ آن گهم که بیرون ز پنج و چارم
جان بشر به ناحق دعویش اختیار است
بیاختیار گردد در فر اختیارم
آن عقل پرهنر را بادی است در سر او
آن باد او نماند چون بادهای درآرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا نرگست به دشنه چون شمع کشت زارم
چون لاله دور از تو جز خون کفن ندارم
در پای اوفتادم زیرا که سر ندارد
چون حلقههای زلفت غمهای بی شمارم
از بسکه هست حلقه در زلف سرفرازت
[...]
جز دل کسی ندارد، اندیشه از غبارم
جز دیده کس نیارد، آبی به روی کارم
در بحر عشق جانان، جانم رسید بر لب
باشد که از میانش، ممکن بود کنارم
صد برگ دارد آن گل، من صد نوا چو بلبل
[...]
باد صبا خدا را بگذر سوی نگارم
عمری بگو به سختی در هجر می گذارم
گر باز حال زارم پرسد ز تو خدا را
با او بگو که تا کی داری در انتظارم
فریاد من به کیوان برشد ز دست هجرت
[...]
تازی سوار مجنون ملک سخن گرفته
در نکته های تازی با وی سخن ندارم
لیکن به گاه جولان میدان فارسی را
مجنون دیگر آمد انگشت نی سوارم
جز سوختن به یادت مشقی دگر ندارم
در پرتو چراغی پروانه مینگارم
روز نشاط شب کرد آخر فراق یارم
خود را اگر نسوزم شمعی دگر ندارم
بیکس شهید عشقم خاک مرا بسوزید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.