چرا شاید چو ما شه زادگانیم
که جز صورت ز یک دیگر ندانیم
چو مرغ خانه تا کی دانه چینیم
چه شد دریا چو ما مرغابیانیم
برو ای مرغ خانه تو چه دانی
که ما مرغان در آن دریا چه سانیم
مزن بر عاشقان عشق تشنیع
تو را چه کاین چنینیم و چنانیم
چنینیم و چنان و هر چه هستیم
اسیر دام عشق بیامانیم
چرا از جهل بر ما می دوانی
نه گردون را چنین ما می دوانیم
عجب نبود اگر ما را بخایند
که آتش دیده و پخته چو نانیم
وگر چون گرگ ما را می درانند
چه چاره چون به حکم آن شبانیم
چو چرخ اندر زبانها اوفتادیم
چو چرخ بیگناه و بیزبانیم
حریف کهرباییم ار چو کاهیم
نه در زندان چو کاه کاهدانیم
نتاند باد کاه ما ربودن
که ما زان کهربا اندر امانیم
تو را باد و دم شهوت رباید
نه ما که کهربای عقل و جانیم
خمش کن کاه و کوه و کهربا چیست
که آنچ از فهم بیرون است آنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم عشق و حقیقت وجود انسانها میپردازد. شاعر با استفاده از تمثیلهایی نظیر مرغ و دریا، به تفاوتهای ظاهری و واقعی اشاره میکند. او تأکید دارد که انسانها به دلیل عشق در دام آن گرفتارند و از جهل و نادانی رنج میبرند. همچنین، اشارهای به قدرت عشق و تأثیر آن بر زندگی دارد و بر این نکته تأکید میکند که ما در عمق وجود خود، کیفیاتی فراتر از ظاهر داریم. در نهایت، شاعر به محدودیتهای شناخت انسانی و فراتر بودن واقعیات از فهم ظاهری اشاره میکند.
هوش مصنوعی: چرا ممکن است ما مانند فرزندان شاهان باشیم که فقط ظواهر یکدیگر را میبینیم و از عمق وجود هم خبری نداریم.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به محدودیت و ناتوانی در پیشرفت اشاره دارد. مرغهای خانه به دنبال دانهها هستند و نمیتوانند از مرزهای خود فراتر بروند. این نشانهگر این است که اگرچه دریا وجود دارد، ما به عنوان مرغابیان نمیتوانیم از ظرفیت خود فراتر برویم و به امکانات بزرگتر دست پیدا کنیم. به عبارتی، باید به جستجوی بیشتر و بهتر بپردازیم و از شرایط کنونی راضی نباشیم.
هوش مصنوعی: برو، ای مرغ! تو چه میدانی که ما مرغان در آن دریا چگونه زندگی میکنیم؟
هوش مصنوعی: به عاشقان عشق تو توهین نکن، چون ما نیز به همین شکل هستیم و تو هم به همین صورت هستی.
هوش مصنوعی: ما اینگونهایم و آنگونه، و هر چه که هستیم، در بند عشق بیپایان گرفتاریم.
هوش مصنوعی: چرا ما را با نادانی میزنی؟ ما خود به دور زمان تسلط داریم و آن را به حرکت درمیآوریم.
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد اگر ما را به تمسخر بکشند، چون مانند نانی هستیم که در آتش پخته شدهایم.
هوش مصنوعی: اگر ما را همچون گرگ دریده و مورد حمله قرار دهند، چه راهی داریم جز اینکه به فرمان آن شبان عمل کنیم.
هوش مصنوعی: وقتی که صحبت از چرخ میشود، ما نیز در گفتارهایمان به آن اشاره میکنیم. اما مانند چرخ که خود هیچ زبانی ندارد و بیگناه است، ما نیز در این مواقع بیصدا و بدون گناه هستیم.
هوش مصنوعی: اگر با هم رقابت کنیم، من شبیه کهربا بودهام، در حالی که شما تنها مانند کاه هستید. هرچند که از کاه در زندان باشید، من به هیچوجه در آن وضعیت مشابه شما نخواهم بود.
هوش مصنوعی: باد نمیتواند کاه ما را بردارد، زیرا ما از آن کهربا در امانیم.
هوش مصنوعی: اگر تو تحت تأثیر باد و هوای نفس قرار بگیری، ما اینگونه نیستیم که تحت تأثیر هوسها و شهوات گرفتار شویم؛ زیرا ما از درک و آگاهی بیشتری برخورداریم.
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا مسائل پیچیدهای همچون کاه و کوه و کهربا وجود دارند که فراتر از درک ما هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ترا خوانیم و شاید گر بخوانیم
که ما ره جز به در گاهت ندانیم
چو ما با ضعف خود دربند آنیم
که بگزاریم خدمت تا توانیم
همه گفتند خیل دوستانیم
که ره جز دوستی تو ندانیم
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد
چرا با آینه ما روگرانیم
کریمان جان فدای دوست کردند
[...]
چو تسکین غبارت باز دانیم
درین گلشن چو بادت باز خوانیم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.