بر آن بودم که فرهنگی بجویم
که آن مه رو نهد رویی به رویم
بگفتم یک سخن دارم به خاطر
به پیش آ تا به گوش تو بگویم
که خوابی دیدهام من دوش ای جان
ز تو خواهم که تعبیرش بجویم
ندارم محرم این خواب جز تو
تو بشنو ای شه ستارخویم
بجنبانید سر را و بخندید
سری را که بداند مو به مویم
که یعنی حیله با من می سکالی
که من آیینه هر رنگ و بویم
مثال لعبتی ام در کف او
که نقش سوزن زردوز اویم
نباشد بیحیات آن نقش کو کرد
کمین نقشش منم درهای و هویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به دنبال یافتن فرهنگی است که قادر باشد زیبایی و محبت را به او نشان دهد. او به معشوقش میگوید که خواب عجیبی دیده و تنها او میتواند تعبیر آن خواب را بگوید. شاعر احساس میکند که تنها معشوقش میتواند به عمق خوابش پی ببرد و به او در فهم این خواب کمک کند. او خود را مانند یک آیینه میبیند که در برابر معشوق، زیباییها و رنگها را منعکس میکند. در واقع، او میخواهد بگوید که وجود او بدون معشوقش بیمعناست و تمام زیباییها در سایه محبت او معنا پیدا میکند.
هوش مصنوعی: من در تلاش بودم تا فرهنگی پیدا کنم که آن معشوق زیبا روی خود را به من نشان دهد و با من رو در رو شود.
هوش مصنوعی: گفتم یک حرفی دارم که باید با تو در میان بگذارم، بیایید نزدیکتر تا بتوانم آن را به تو بگویم.
هوش مصنوعی: من دیشب خوابی درباره تو دیدهام و ای عزیز، میخواهم تعبیر آن را پیدا کنم.
هوش مصنوعی: من هیچکس را برای در میان گذاشتن این خواب ندارم جز تو، ای زیبای ستارهخوشم.
هوش مصنوعی: با کمی تحرک و خنده، توجه کنید که من به تمام جزئیات شما آگاه هستم.
هوش مصنوعی: من همچون آیینهای هستم که هر رنگ و بویی را به خود میگیرد، تو اما در تلاش هستی تا مرا فریب دهی.
هوش مصنوعی: من مانند یک عروسک در دست او هستم، که به خاطر هنر و خلاقیت او وجود دارم.
هوش مصنوعی: اگر زندگی نباشد، آن تصویر که کمین کرده است هم وجود نخواهد داشت؛ من همان هستم که درهای وجود و حال و هوایم را میگشاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نجویم نیز مهر تو نجویم
که من نه آهنم نه سنگ و رویم
به حق آن که در زنهار اویم
که چون زنهار دادی راست گویم
ز بلبلنامه بیتی چند گویم
چو آب رفته باز آمد به جویم
مگردان روی خود ای دیده رویم
به من بنگر که تا از تو برویم
سبوی جسمم از چشمهات پرآب است
مکن ای سنگ دل مشکن سبویم
تو جویایی و من جویانتر از تو
[...]
غلط کردم، تفاوت چند گویم
نه بخشیدند زان گلزار بویم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.