لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

خلقان همه نیکند جز این تن که گزیدیم

که از سفهش بس سر انگشت گزیدیم

گر هیچ گریزی بگریز از هوس خویش

زیرا همه رنج از هوس بیهده دیدیم

والله که مفری به جز از فر رخش نیست

کاندر خضر و گلشن او می نگریدیم

هر روز که برخیزی رو پاک بشویی

آن سوی دو ای دل که گه درد دویدیم

آن سوی که در ساعت دشوار دل خلق

آید که خدایا همه محتاج و مریدیم

هر دانه که چیدیم هله دام بلا بود

سوی تو پراشکسته و تن خسته پریدیم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۱۴۹۱ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سنایی

ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم

صد گونه شراب از کف اقبال چشیدیم

آن جای که ابرار نشستند نشستیم

وان راه که احرار گزیدند گزیدیم

گوش خود و گوش همه آراسته کردیم

[...]

سوزنی سمرقندی

ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم

بس . . . ن غلامان نکو روی دریدیم

شلوار عروسان زره زلف گشادیم

بر گنبد ترکان پریچهره خزیدیم

بس گنده مغلوک کهن را یله کردیم

[...]

میبدی

سر جمله بدانید که در عالم پاداش

آنها که درین راه بدادیم بدیدیم‌

ما را همه مقصود ببخشایش حق بود

المنّة للَّه که بمقصود رسیدیم.

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از میبدی
عطار

دردا که درین بادیه بسیار دویدیم

در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم

بسیار درین بادیه شوریده برفتیم

بسیار درین واقعه مردانه چخیدیم

گه نعره‌زنان معتکف صومعه بودیم

[...]

مولانا

خیزید مخسپید که نزدیک رسیدیم

آواز خروس و سگ آن کوی شنیدیم

والله که نشان‌های قَرویِ دهِ یارست

آن نرگس و نسرین و قرنفل که چریدیم

از ذوق چراگاه و ز اشتاب چریدن

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه